دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٥٨٠
رتبه در دیکشنری
٤,٧٦٩
لایک
٦٣
دیسلایک
١١
جدیدترین پیشنهادها
١ هفته پیش
٠
چَغیّا، chgyya, در زبان لکی یعنی: ۱. ترک خوردن ، ترکیدن۲. جوانه زدن ، ۳. دق کردن ،
١ هفته پیش
٠
چَغُونهَ، chgonah, در زبان لکی یعنی: ۱. چغانه زدن ، شکستن انگشتان از فرط شادی، ۲. کیف کردن ، سرخوش بودن، در آوردن صدای انگشتان
١ هفته پیش
٠
دُوما گِرتن، domagrten, در زبان لکی یعنی: ۱. عقب گرد، عقب نشینی ، پس رفتن ، ۲. آخر همه ایستادن، آخر بودن انسان یا . . .
١ هفته پیش
٠
دُو کُت، dokot, در زبان لکی یعنی: دو نصف ، دو نیمه کردن ، تقسیم بر دو
١ هفته پیش
٠
کُت کُت، kot kot, در زبان لکی یعنی:۱. تکه تکه کردن ، قطعه قطعه، ۲. خرد کردن، ریزه کردن
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.