دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٥٦٦
رتبه در دیکشنری
٤,٧٩٤
لایک
٦٠
دیسلایک
٦
جدیدترین پیشنهادها
٢ روز پیش
٠
آژ، azh, در زبان لکی یعنی :۱. دوختن با نخ و سوزن، ۲. کوک زدن ۳. جون گرفتن کسی، یا اصلاح آژ در مورد بدن انسان یعنی چیزی که بدن رو ریکاوری کنه و جون بگ ...
٢ روز پیش
٠
نُوشگّ، نُوشکّ، noshek, در زبان لکی یعنی: ۱. دوره گردی ، ولگردی ، ۲. سر بار دیگران بودن ، مفت خور با دوره گردی، و
٢ روز پیش
٠
هَزار چِیم، hazar cheam, در زبان لکی یعنی: ۱. هزار چشم ، حواس جمع ، کنترل گر، تیز ، فرز ۲. کسی که چیزی از زیر دستش در نمی ره ، در برخی جملات یعنی چشم ...
٢ روز پیش
٠
گَشتَل، gashtal, در زبان لکی یعنی: ۱. دوره گرد ، بیکار، علاف ، کسی که در حال دوره گردی و بیکاری است، آدم فضول که سرک توی زندگی دیگران می کشه و دخالت ...
٤ روز پیش
٠
تاز، taz، در زبان لکی یعنی: قطعه جدا شده از کوه که به طرف پایین سقوط کننده و در حال غلتیدن باشه، سنگ های بزرگ و گرد که در زمان های دور برای دفاع از م ...
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.