دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٨٥٣
رتبه در دیکشنری
٣,٤٢٤
لایک
٠
دیسلایک
٠
جدیدترین پیشنهادها
١ روز پیش
٠
به تلافی
١ هفته پیش
٠
چیزی را به زور قبولاندن. چیزی را تحمیل کردن ( مثلا یک قانون ) . چیزی را بزور عبور دادن ( مثلا از یک دریچه یا روزنه )
١ هفته پیش
٠
( به کسی ) کشیده زدن. . معادل واژه slap
١ ماه پیش
٠
Catch sight of sb/sth کسی یا چیزی را از دور زیر نظر گرفتن کسی یا چیزی را پاییدن
١ ماه پیش
٠
تدارک دیدن
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.