دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٣٦
رتبه در دیکشنری
١٨,٥١٢
لایک
٤
دیسلایک
٢
جدیدترین پیشنهادها
١٢ ساعت پیش
٠
مُریک در گویش محلی راوری ، به مورچه ، مُریک ، میگویند
٢ هفته پیش
٠
رِشغال در گویش محلی راوری به کسی که ظاهر درستی ندارد ، آدم بی ارزشی هست ، عرف و ادب را هم خیلی رعایت نمیکند ، � رِشـغـال �میگویند
٢ هفته پیش
٠
سُغدو در گویش محلی راوری به گیپا ، میگن سُـغـدو سیرابی تمیز شده گوسفند را به صورت کیسه های کوچکی درست میکنند ، داخل آنها را با موادی ( مثل دُلمه ) مث ...
٥ ماه پیش
٠
رودمون در گویش محلی راوری از �رو به درمان� گرفته شده ، به معنای در حال خوب شدن ، مثلا :وقتی استخوانی شکسته یا در رفته بعد از چند روز از جا انداختن اس ...
٥ ماه پیش
٠
تـیـل درگویش محلی راوری به معنی غلیظ ، و گاهی معنی پُر رنگ و پر مایه میدهد مثال: سبز تیل ، یعنی سبز سیر ، سبز پر رنگ
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.