تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

منادا:یعنی طرف صحبت قرار دادن چیزی یا کسی ای دوست یا خداوندا و یاحسین

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

متانت یعنی:همیشه عاقلانه رفتار کردن_پرهیز از نشان دادن هیجان های درونی. کسانی که گاهی اوقات سنگینی در رفتار دارن رو نمیشه بهشون متانت رو نسبت داد. ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

غریزه به معنای مهارت و معلومات است که در ارگانیسم هر موجود زنده وجود دارد، بدون آنکه آن را یاد بگیرد. و سرشت همان احساسات تغیر ناپذیر و پایدار است ک ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

هر کسی دارای سرشت است:یعنی هر کسی دارای احساسات پایدار است. هر کسی یک جور سرشت دارد:یعنی هر کسی احساسات پایدار خاص خودش را دارد. نیک سرشت:احساسات پ ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نیک اخلاق

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دختر خوشگل دختر زیبا

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثال از ته دل شادم:یعنی با تمام میل ام شادم.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یاد اینجا به معنای تذکر امده. تذکر به معنای یاد کردن است و من همین رو به طور توضیحی میگم: فکر کردن بهش برای من باارزشِ و مورد علاقه؛وقتی که یک چیز، ف ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آن چیز که درون انسان خوب و بد را از هم تشخیص می دهد:عقل است. دقت کنید:وجدان به عنوان یک نیرو معروفی شده، اما گفته نشده که این نیرو چیست!. یعنی آن ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بلندقدر به معنای:جایگاه باارزش. به شرف معنی جایگاه باارزش نسبت داده شده. محمد شریف است این معنی رو هم میده که محمد جایگاه باارزشی دارد. در اینجا د ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

رانه:همان انگیزه است. رانه یا انگیزه در ذات خود حامل احساسات است

پیشنهاد
١

شناخت پیشینی یعنی شناختی که از تجربه حاصل نشده. یعنی:فرضا، ما شاهد یک اتفاق هستیم و بعد معنایی که مطابق اتفاق رخ داده است را به آن می دهیم؛مانند علو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نیکوترین عالم بهترین عالم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معنویت، اندیشه گرایی، وجود ذهنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

واژه ی تراژیک به جلوه ی خاصی از زندگی اطلاق می شود که در آن انسان با نیرویی که بر او غالب است و سرانجام نابودش می کند، یا دست کم ناتوانی و تیره روزی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سخن موجز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معنی: وصال، بند زن، وصلهکاری، سرهم بندی کردن، تعمیر کردن، بند زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معانی دیگر: بد تعمیر کردن، شورتی گری کردن، ناشیگری کردن، ور رفتن، ( سابقا ) تعمیر کننده ی سیار دیگ و ظرف، سفیدگر، تعمیر کار، همه فن حریف، کارگر غیر ف ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یعنی تصویر صرفا عینی و به بیان دیگر میشه:از کار افتادن صورت های پیشینی هوش_زمان_مکان_علیت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یونی فرم یعنی پوشاک همسان، یا فرم های همانند