پیشنهادهای حسن (٣٧)
عقیده پیدا کرد که. مثال:او بر آن شد که پسر عموی خود یعنی عیسی را بزند ما ترسید که پدرش او را تنبیه کند!بنابراین منصرف شد.
یعنی در خاطر خود
قیافه ی بی مِهر
یعنی صدای در حال سخن گفتن که هیچ احساسی در آن نباشد.
یعنی زود رنجی زنان
نظری به آن انداخت و چنین دید. چنین دید:این اندازه دید
دوام نمی اورد
تعادل و توازن با هم فرق دارند. مثال:تعادل به حالتی گفته می شود که مثلا یک طرف وزن ۳۰ کیلو و آن یکی طرف ۲۰کیلو است اما به گونه ای قرار داده شده روی_مث ...
او وقت خود را صرف چیزی می نمود که ارزشش را نداشت. می نمود:می کرد
او در شک و شبهه بود. شک یعنی دودلی و شبهه یعنی پوشیدگی امری. او نمی دانست کدام درست است و موضوع برای او پوشیده بود.
آنکه ناآرام است آنکه همیشه در هیجان است
این جمله از کتاب سرخ و سیاه اثر استاندال برداشته شده. او با خود می گفت:زن من حقیقتاً بسیار دانا و پر مغز است! دانا یعنی داننده یعنی آگاه که بر عکس م ...
یعنی میل به نکته سنج بودن
تربیت:به معنای ادب به کسی یاد دادن نمیشه! تربیت یعنی آموزش، تعلیم، پرورش. بی تربیت یعنی انکه ادب تعلیم ندیده یا بی بهره از ادب. با تربیت یعنی انکه ...
وقتی به کسی گفته میشه بی تربیت به این معناست که خود اون شخص مقصر دانسته نمیشه، بلکه مثلا پدر و مادر اون شخص دانسته میشه. بی تربیت یعنی، کسی که ادب تع ...
لطافت طبع داشت: خصلت مهربانی داشت مهربان خوی بود
بد فهمیدن یعنی جهت زشت حرف های مرا فهمیدن. خوب فهمیدن یعنی:پسندیده فهمیدن مطلبی اگرچه آن حرف منظور زشتی داشته باشد.
بد فهمی:یعنی جهت زشت حرف های مرا فهمیدن
منادا:یعنی طرف صحبت قرار دادن چیزی یا کسی ای دوست یا خداوندا و یاحسین
متانت یعنی:همیشه عاقلانه رفتار کردن_پرهیز از نشان دادن هیجان های درونی. کسانی که گاهی اوقات سنگینی در رفتار دارن رو نمیشه بهشون متانت رو نسبت داد. ...
غریزه به معنای مهارت و معلومات است که در ارگانیسم هر موجود زنده وجود دارد، بدون آنکه آن را یاد بگیرد. و سرشت همان احساسات تغیر ناپذیر و پایدار است ک ...
هر کسی دارای سرشت است:یعنی هر کسی دارای احساسات پایدار است. هر کسی یک جور سرشت دارد:یعنی هر کسی احساسات پایدار خاص خودش را دارد. نیک سرشت:احساسات پ ...
نیک اخلاق
دختر خوشگل دختر زیبا
مثال از ته دل شادم:یعنی با تمام میل ام شادم.
یاد اینجا به معنای تذکر امده. تذکر به معنای یاد کردن است و من همین رو به طور توضیحی میگم: فکر کردن بهش برای من باارزشِ و مورد علاقه؛وقتی که یک چیز، ف ...
آن چیز که درون انسان خوب و بد را از هم تشخیص می دهد:عقل است. دقت کنید:وجدان به عنوان یک نیرو معروفی شده، اما گفته نشده که این نیرو چیست!. یعنی آن ...
بلندقدر به معنای:جایگاه باارزش. به شرف معنی جایگاه باارزش نسبت داده شده. محمد شریف است این معنی رو هم میده که محمد جایگاه باارزشی دارد. در اینجا د ...
رانه:همان انگیزه است. رانه یا انگیزه در ذات خود حامل احساسات است
شناخت پیشینی یعنی شناختی که از تجربه حاصل نشده. یعنی:فرضا، ما شاهد یک اتفاق هستیم و بعد معنایی که مطابق اتفاق رخ داده است را به آن می دهیم؛مانند علو ...
نیکوترین عالم بهترین عالم
معنویت، اندیشه گرایی، وجود ذهنی
واژه ی تراژیک به جلوه ی خاصی از زندگی اطلاق می شود که در آن انسان با نیرویی که بر او غالب است و سرانجام نابودش می کند، یا دست کم ناتوانی و تیره روزی ...
کلام قصار یا گزین گویه یا قطعه تفکر:به یونانی به معنی تعریف می شود. اگر تعریف یک چیز به زبانی فشرده و با حداقل کلمات بیان شود. آن را کلام قصار گویند.
معنی: وصال، بند زن، وصلهکاری، سرهم بندی کردن، تعمیر کردن، بند زدن
معانی دیگر: بد تعمیر کردن، شورتی گری کردن، ناشیگری کردن، ور رفتن، ( سابقا ) تعمیر کننده ی سیار دیگ و ظرف، سفیدگر، تعمیر کار، همه فن حریف، کارگر غیر ف ...
یعنی تصویر صرفا عینی. چگونه پیش می اید؟با از کار افتادن صورت های پیشینی هوش_زمان_مکان_علیت