مدالهای شهبازی
١٩٩
١,٦٩٦
١٥
١
٣
١١
پیشنهاد با حداقل ١٥ رای
-
دیکشنری
-
squatting: چمباتمه زدن.
٥ ماه پیش
پیشنهاد با حداقل ١٥ رای
-
دیکشنری
-
clogged: مسدود شدن یا گرفتن. ( برای لوله های ...
١ سال پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
relay baton: چوب امدادی
١ سال پیش
کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز
-
همه
١ سال پیش
کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز
-
همه
١ سال پیش
پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد
-
دیکشنری
-
squatting: چمباتمه زدن.
١ سال پیش
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
squatting: چمباتمه زدن.
١ سال پیش
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
clogged: مسدود شدن یا گرفتن. ( برای لوله های ...
١ سال پیش
پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد
-
دیکشنری
-
saltcellar: نمکدان
١ سال پیش
پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای
-
دیکشنری
-
bestie: U r my bestie تو بهترین دوستمی بهتر ...
١ سال پیش
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
coffe table: میز پذیرایی جلوی مبل یا کاناپه
١ سال پیش
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
ferry: A ship where you can take your car ...
١ سال پیش
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
dollar bills: Paper money , not coins.
١ سال پیش
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
short sleeved: لباس استین کوتاه
١ سال پیش
ثبت اولین پیشنهاد
-
دیکشنری
-
١ سال پیش