دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٠
رتبه
رتبه در دیکشنری
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٤ ماه پیش
دیدگاه
٠

ممکن است قربانی کردن هم معنا بدهد.

جدیدترین ترجمه‌ها

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
Her dark eyes flayed him.
دیدگاه
٠

چشمان تیره اش دمار از روزگار او درآورد.

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
In art, he is often depicted flayed.
دیدگاه
٠

در هنر غالباً او را در حالت پوست کنده شده به تصویر می کشند. ( به تابلوی معروف میکل آنژ از سنت بارتولومئو اشاره دارد. )

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
I'll be flayed alive when she finds out!
دیدگاه
٠

اگر بفهمد، پوستم را زنده زنده می کند!

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.