دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٢٤٤
رتبه
رتبه در دیکشنری
٧,٤٢٩
لایک
لایک
٣٦
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٥٨

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٥ سال پیش
دیدگاه
٠

درد کمر

تاریخ
٥ سال پیش
دیدگاه
-١٠

دندان درد

تاریخ
٥ سال پیش
دیدگاه
٣

توانایی

جدیدترین ترجمه‌ها

تاریخ
٥ سال پیش
متن
She got mumps from her brother.
دیدگاه
١

او از برادرش اوریون گرفته بود

تاریخ
٥ سال پیش
متن
He's always nursing a grievance.
دیدگاه
٠

او همیشه از یک پرستاری شکایت می کند

تاریخ
٥ سال پیش
متن
I've had toothache on and off for a couple of months.
دیدگاه

چند ماه بود که دندان درد داشتم

تاریخ
٥ سال پیش
متن
Her face swelled with the toothache.
دیدگاه

صورتش از درد دندان ورم کرده بود

تاریخ
٥ سال پیش
متن
But a toothache can be a singularly uncomfortable experience.
دیدگاه

اما درد دندان می تواند یک تجربه غیرعادی باشد

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.