تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ایران = ایر یانه = خانه رام = سرزمین جشن به همین دلیل ایرانیان جشن های متعددی در طول سال داشتند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برجیس = برگ گیس = خدای تاج بخش

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیدر = وی در= خرمنگاه = هنگام جشن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

�ور� شهری بود که جمشید بنا کرد. حفظ �جان� آدمی ، اساس آن شهر بود. بنابراین شهریور، حکومتی ( شهری ) است برآمده از خرد آدمی که در آن جانها مقدسند.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بغ = بخش= پخش شدن = گستردن و به دلیل گسترش هستی توسط ایزد به آنها منسوب گشته است

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نقد = دستادست ( چیزی که به سرعت از این دست به آن دست سپرده می شود )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اندیمان= اندرونی ترین هستی انسان = هسته آدمی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دَر معنای بذر را نیز میدهد چنانچه در کلمه �درخت� که همان �در آخت� است به معنای �تخم آخته� یا �بذر برکشیده� است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

زمین و زمان = کل جهان هستی = تخم فزاینده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یزیدن = موسیقی بر پا کردن = سرودخوانی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یز = یاز = بانگ و سرود

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیس = فرم و شکل یکپارچه = فرم وحدت یافته در واقع به هر فرمی که یکپارچگی داشته و زیبایی را تداعی می نموده است، دیسه گفته می شده. دیسه را میتوان در کلم ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دایتی که در انگلیسی به deity تبدیل شده، به معنای خدایی ، جوانمردی و افشانندگی ( سرفرازی و بالندگی ) است

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اهوره = ابر = خدای افشاننده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیا از دیانا ( ریشه کلمه جان ) می باشد. به همین دلیل معانیِ مادر ( اصل زاینده ) ، چشم ( اصل بینش=اصل زایش ) ، دیدن و نگاه و. . . را دارد.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جهانداری =رامیاری= نگهداری جهان با موسیقی و کشش

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کارفرمان = کهرمان= قهرمان