hamidaal - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a and a half: ترجمه ۱: اصطلاحی برای اشاره به چشمگ ...

١ هفته پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١١ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

معمولاً فلسفه رنگ با توجه به فرهنگ ...

١١ ماه پیش

پاسخ به پرسش بدون پاسخی که حداقل ٣٠ روز گذشته ثبت شده

-

بپرس

-

معمولاً فلسفه رنگ با توجه به فرهنگ ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ab list: ترجمه ۱: فهرستی از افراد معروف و مح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

abc student: ترجمه ۱: دانش آموزی که معمولاٌ نمره ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a tort et a travers: ترجمه ۱: تصادفی، اتفاقی، به صورت تص ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a loudmouth: ترجمه ۱: وراج، پرحرف، یاوه گو، زیاد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a number: ترجمه ۱: شماری، تعدادی، چندین، تعدا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

a ok: ترجمه ۱: در وضعیت خوب، در شرایط قاب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a rod: ترجمه ۱: مخفف اسم الکس رودریگز ( Al ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a setback: ترجمه ۱: تأخیر، تعلل، به تعویق اندا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a shark: ترجمه ۱: بی رحم، درنده، درنده خو، س ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a snap: ترجمه ۱: کار راحت، مسئولیت بی دردسر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a team: ترجمه ۱: بهترین تیم ورزشی، تیم الف، ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

a tempo: ترجمه ۱ ( موسیقی ) : بازگشت به وزن ...

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a and a half: ترجمه ۱: اصطلاحی برای اشاره به چشمگ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a bit of a lad: ترجمه ۱: اصطلاحی برای اشاره به مرد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a bit of all right: ترجمه ۱: اصطلاحی برای اشاره به خوشا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a bit of fluff: ترجمه ۱: اصطلاحی ناخوشایند و توهین ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a bit of how's your father: ترجمه ۱: اصطلاحی خودمانی برای اشاره ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a bit of rough: ترجمه ۱: اصطلاحی برای اشاره به شریک ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

a bit of skirt: ترجمه ۱: اصطلاحی ناخوشایند و توهین ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a bit on the side: ترجمه ۱: اصطلاحی برای اشاره به داشت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a bit too much: ترجمه ۱: کمی زیاد از حد، کمی بیش از ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a copycat: ترجمه ۱: اصطلاحی برای اشاره به فردی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a crock: ترجمه ۱: اصطلاحی برای اشاره به غیرم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a degree: ترجمه ۱: تا درجه زیادی، تا حد زیادی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a gogo: ترجمه ۱: اصطلاحی برای اشاره به وفور ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a good: ترجمه ۱: بیش از، بالغ بر، بیشتر از، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a hassle: ترجمه ۱: آزاردهنده، اذیت کننده، پرد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a head: ترجمه ۱: اصطلاحی برای شمارش انسان و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a kickback: ترجمه ۱: پولی که در ازای یک لطف به ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a knockout: ترجمه ۱: اصطلاحی برای اشاره به جذاب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a la page: ترجمه ۱: در اطلاع، مطلع، باخبر، به ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a large extent: ترجمه ۱: تا حد زیادی، زیاد، خیلی، ب ...

١ سال پیش

مدال‌های hamidaal