پیشنهادهای Leila Safay (٢٦)
( خبر ) سر زبون همه افتاده بود
وحشی شدن - خارج از کنترل
از پس کاری بر نیومدن - بدرد اینکار نمیخورد
To do something entirely without reservation تا اینجا که رفتی، بقیه شم برو
علامه دهر
توقف های کوتاه و سرسری ( تور مسافرتی )
وقتی که کاری به جای باریک میکشد
خود واقعیت رو نشون بده
تیری تو تاریکی - تلاشی که ممکنه شانسی ( موفقیتی ) توش باشه
بین بد و بدتر قرار گرفتن
تأمین چیزی که کسی نیاز داردفقط برای مدت کوتاهی
مجرد و غیر وابسته
بی غم و آزاد
میت لاینتوت - خیلی مست
ظاهر و رفتار کلی شخصی
اگه کسی رحمتی کنه ( مثلا” از درماندگی در میام، اگر کسی رحمتی کنه )
درمانده، بیچاره، به رحمت کسی
خوابش و ببینی آرزویی ( درخواستی ) که رسیدنش غیر محتمل ( احتمالش خیلی کمه )
هر کاری یه هزینه ای داره.
یکی رو زورکی نمیتونی به کاری وادار کنی
با پنبه بهتر میشه سر برید - با زبون خوش بهتر میشه به نتیجه رسید
تو دو راهی گیر کرده، قادر به تصمیم گرفتن نیست
جلوی حادثه را قبل از وقوع باید گرفت
دریا هم برم، آب دریا خشک میشه هیچ شانسی ندارم
با یه کتاب خوندن، علامه دهر نمیشوی
سلام گرگ بی طمع نیست