مهدی - جزئیات مدال‌ها

اولین دیسلایک کردن

-

همه

٤ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

settle down with: مشغول شدن با

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get into the flow: غرق شدن در انجام کاری

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a growing body of research: تحقیقات بسیار زیادی

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

self fullfillment: تحقق رویاهای خویش

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ignant: اصطلاحی است که برای ignorant به کا ...

٢ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

state civil status registry: سازمان ثبت احوال

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

department of agriculture: وزارت جهاد و کشاورزی

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

department of health education and welfare: وزارت بهداشت و رفاه

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

painted girls: دخترای جورواجور

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make down to size: تحقیر کردن. کوچک شمردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trampy: ولگرد، آواره

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be good as gold: خوش رفتار بودن - به لحاظ روحی و روا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

defendant divorces: طلاق ممنوعه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

would talk: صحبت کرد

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

turn upon sb back: به پشت غلتیدن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tumbling snow: برفهای غلطان

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lush prose: نثر فصیح

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

undisclosed client: موکل معرفی شده ای

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the pages of wilde: آثار اسکار وایلد

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to be something of: نسبتا

٦ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hardest hit: حاد ترین وضعیت

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

short money: پول کافی نداشتن

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

start some shit: دعوا کردن، بحث کردن

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

turn someting on someone: از کسی انتقاد کردن، پریدن به کسی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fancy yourself: خود داف پنداری

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be out to lunch: حواس پرت

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

irresistible lure: تله وسوسه انگیز

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

personal ornament: آویختن زیورآلات مثل گوشواره یا گردن ...

٧ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the brink of starvation: در آستانه مردن از گرسنگی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

she looks solid: بنظر جدی میاد

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

security crackdown: سرکوب امنیتی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acting foreign minister: سرپرست وزارت امور خارجه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the turnout: میزان مشارکت

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mass execution: اعدام دسته جمعی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chase the wild goose: جستجوی بیهوده کردن، دنبال نخود سیاه ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sound the alarm: زنگ خطر را به صدا در آوردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hail something: استقبال کردن از چیزی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grinding resistance: مقاومت خشن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put sb up to do sth: آنتریک کردن کسی، تشویق کردن به انجا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sharpnel: ترکش خمپاره ، موشک یا نارنجک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

proxy groups: گروههای نیابتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crim: short for "criminal

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thruppence: three pence

١ سال پیش

مدال‌های مهدی