دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
١٦٩
رتبه
رتبه در دیکشنری
٨,٧٨٠
لایک
لایک
١٤
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٠

The paramedic predicts his impending heart attack. امدادگر حمله قلبی قریب الوقوع او را پیش بینی می کند

تاریخ
٣ ماه پیش
دیدگاه
٠

Aspire to= disire to I aspire to be a CEO in the next five years and I will work towards making my dream reality CEO: chief executive officer

تاریخ
٤ ماه پیش
دیدگاه
٤

collapse=pass out, faint غش کردن از حال رفتن After work, I collapsed on the sofa. بعد از کار روی مبل از حال رفتم ( دراز کشیدم ) .

تاریخ
٧ ماه پیش
دیدگاه
٠

Gripping= Interesting, Exciting it's an incredibly gripping film این یک فیلم فوق العاده جذاب است

تاریخ
٧ ماه پیش
دیدگاه
١

Senior moment = Moment of forgetfulness فراموشی لحظه ای . They both admit to the occasional senior moment هر دوی آنها به فراموشی لحظه ای گاه به ...

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.