پیشنهادهای استاد حسین جعفری خویی (١٣)
مَسَح: به معنای مالیدن با دست و برطرف کردن اثر چیزی از چیز دیگر را گویند. فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَ أَیْدِیکُمْ " درباب وضو و تیمم به مسح اشاره شد ...
سَجَی: به معنای آرام گرفتن یک شئ ناآرام را گویند. مُسَجَّی، انسانِ کفن پیچ که برای همیشه آرام گرفته است. وَاللَّیْلِ إِذَا سَجَىٰ �زمانی که همه انسان ...
مَنَع: به بازداشتن از امری که نه خیر و نه ضرری بر آن فرد، از آن امر متصور است منع گفته می شود . مَنَّاعٍ لِلْخَیْرِ مُعْتَدٍ أَثِیمٍ به فرد سومی که ه ...
عَدن: به تراکم مجاورت یک شئ نفیس گویند. وَ مَساکِنَ طَیِّبَةً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ یعنی در بهشت خانه هایی پاک و افراد پاک و طیب به حالت واحد و تنها زن ...
عُطِّلَتْ: به معنای بلاتکلیف است؛ چنانچه در وَبِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ یعنی چاهی که به علت مرگ صاحبان شان "بلاتکلیف" و در انتظار یافتن صاحبی جدید است. وَإ ...
عشار: عِشار از عَشر به معنای کثرت جمعیت است. یَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ اشاره به سرگردانی و بلاتکلیفی عده کثیری از جمعیت در گروه های مختلف د ...
فَرَضَ: فَرَض به معنای ایجاد حقی بر انسان در صورت برخورداری و بهره مندی از یک نعمت است، خداوند نعمتی را بدون این که تمام و کمال تحویل دهد بر کسی فریض ...
حساب: مانده، جمع و منهای بدهی و دارایی است. لهم سوء الحساب، بد حساب؛ طوریکه اهل نپرداختن حساب خود نیست بلکه یا به وقتش نمی پردازد و یا در پرداخت آن ب ...
ذرأ: به معنای خلق کردن و سپس به اختیار خود رها کردن را گویند. �وَ جَعَلُوا لِلَّـهِ مِمَّا ذَرَأَ مِنَ الْحَرْثِ وَ الْأَنْعامِ� یعنی بخشی از محصولی ...
حَظٍّ: به معنای نصیب مشترک از دنیا و آخرت را گویند، برعکس تمتع که نصیب انسان فقط از دنیا بدون کسبِ آخرت است. "فَلِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیَی ...
حَظٍّ: به معنای نصیب مشترک از دنیا و آخرت را گویند، برعکس تمتع که نصیب انسان فقط از دنیا بدون کسبِ آخرت است. "فَلِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیَی ...
رَعیٰ: به در نظر گرفتن انصاف و اعتدال در یک حق مشترک، گویند. الْمَرْعى: چراگاه حق مشترکی برای همگان ( وَ الَّذِی أَخْرَجَ الْمَرْعى ) "رعیت" کسی که ...
رَعیٰ: به در نظر گرفتن انصاف و اعتدال در یک حق مشترک، گویند. وَ الَّذِی أَخْرَجَ الْمَرْعى "الْمَرْعى: چراگاه؛ حق مشترکی برای همگان "رعیت" کسی که ...