مدالهای مهدی هاشمی
٤٥
٨٨
١٩
٠
١٧
٢
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
major accomplishments: دستاوردهای اصلی
٥ ماه پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
thanks it helps get it off my chest: ممنون . کمک کردی خودمو خالی کنم و ت ...
٥ ماه پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
stop by anytime: هر وقت خواستی سر بزن
٥ ماه پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
i just keep hoping: امیدوارم
٥ ماه پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
have you tried talking to: سعی کردی صحبت کنی با . . .
٥ ماه پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
they had to walk home: اونا مجبور شدن پیاده بیان خونه
٥ ماه پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
he is become a bit secretive: اون یه کمی مرموزتر شده
٥ ماه پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
ali is on deployment in another country: علی به کشور دیگری اعزام شده است
١ سال پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
i think that would open a whole different can of worms: من فکر می کنم اینم شر تازه ای به پا ...
١ سال پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
salt and pepper hair: موهای جو گندمی
١ سال پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
she does good work: کارش را خوب انجام می دهد
١ سال پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
if things don't go her way: اگر همه چیز وفق مرادش پیش نره . . .
١ سال پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
when she is not kicking up a fuss: وقتی او ( در مورد چیزی ) قشقرق به پ ...
١ سال پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
juvenile antics: رفتارهای بچه گانه ( مثل childish be ...
١ سال پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
it is demeaning: تحقیر آمیز است
١ سال پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
lean body: بدن کشیده ( در توصیف بدن ورزشکاران ...
١ سال پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
veer left: تغییر جهت به سمت چپ
١ سال پیش
اولین لایک کردن
-
همه
١ سال پیش
ثبت اولین پیشنهاد
-
دیکشنری
-
١ سال پیش