Gare Sweet - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

numskull: پخمه

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tike: Tike= time

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i never thought: فکرشو نمیکردم

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i made you come: شوخی کردم

٢ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's down to you: مسولیت تویه به عهده تویه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's you know: راستش را بخواهی . .

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i have got used to: من عادت کرده ام

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slum dweller: زاغه نشین

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you are such a hypocrite: تو خیلی ریاکاری

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

didn't mean to: نمی خواستم . .

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

messing with you: سر بسر گذاشتن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i happened to overhear: اتفاقی شنیدم

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what were the roles: چه کاری بود

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

we're same each other: ما شبیه هم هستیم

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

we gotta bounce: ما باید بریم

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

construction equipment: تجهیزات ساخت وساز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

paper maps: نقشه کاغذی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

used things: چیزهای مستعمل

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

most appropriate: مناسب ترین

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

add sheet: ورق اصافه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

absolute statement: توضیح قطعی توضیح کامل

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

involves writing: شامل نوشتن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get over’: غلبه بر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

somewhere overseas: جایی در خارج از کشور

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

person's word: حرف یک شخص

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'ma holler at you: بعداً میبینمت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'ma be real with you: بزار باهات روراست باشم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make a right choice: انتخاب درست انجام دهید

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have none left: منقضی شدن، . تمام شدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

has twice many marks: دو برابر نمره دارد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

why is this the case: چرا اینطور است

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

not as often: نه زیاد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

heard through the grapevine: از اینور اونور شنیدم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't get ahead of yourself: زیاد مغرور نشو

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

made it big: ترکوند

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i did my homework: کمی تحقیق کردم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you're green: کم تجربه ای

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

place a high priority on sth sb: چیزی در اولویت قرار دادن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as far as i'm aware: بنظر من

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

common theme: موضوع مشترک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bloody lucky: خوش شانس

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's not your place to: تو در جایگاهی نیستی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

metting up: ملاقات کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

all of that: همه اش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

recreational places: مکان های تفریحی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kinda wondering if: یکجورای فکر کردم اگر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

called gamin: هوا را داشتن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cost fortune: خیلی گران Cost Earth= cost Earth

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm in hurry: عجله دارم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm feeling exhilarated: هیجانزدم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

iron box: اتو

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ran out of time: وقتمان تمام شده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

all type of: انواع

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pig in shit: خر کیف

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drift around wander: پرسه زدن با ماشین

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rolling roll: تپلی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fulfilled with: خشنود، راضی از . . . .

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i was starting: کم کم داشتم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grade grubbing punk: عوضی خر خون

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whoop de frickin do: خیلی کار شاقی کردی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

smell you later: تا بعد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dry as dirt: ادم خشک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bull crap: چرند نگو

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as gentle as a lamp: مثل یک بره رام

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as helpless as a baby: بی ازار

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

مدال‌های Gare Sweet