ترجمههای ستایش" (١٠)
٤٩
٢ ماه پیش
Freezing weather persisted for several weeks.
٠
برای چند هفته هوای یخبندان ادامه داشت.
٢ ماه پیش
Let's not have any more controversies over money.
٠
بیایید دیگر درباره پول جرو بحث نکنیم.
٢ ماه پیش
He presumed that his girlfriend would help him with the project.
٠
او تصور می کرد که دوست دخترش در این پروژه به او کمک خواهد کرد.
٢ ماه پیش
She was wearing a white coat, so I presumed she was the doctor.
٠
او کت سفید بر تن داشت، برای همین فکر کردم که او دکتر است
٥ ماه پیش
The sun shining through the trees flecked the ground.
٠
خورشید از لابه لای درختان روی زمین میتابید.
٧ ماه پیش
The woman sneaked past the guard and into the private collection.
٠
زن یواشکی از جلوی نگهبان رد شد و وارد مجموعه شخصی شد
٧ ماه پیش
He sneaked into his sister's room and read her diary.
٠
او پنهانی به اتاق خواهرش رفت و دفترچه خاطراتش را خواند