تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد

اورخون یک خط مغولی است برای مغول های تبعیدی که هخامنشیان به سرزمین نزدیک روسیه و منطقه ی سردسیری تبعید کرده بودند و حتی کلمه ی مغول از غل پارسی پهلوی ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مغولستان واژه ای پارسی و پهلوی است . . غل در پارسی یعنی به زنجیر کشیدن و از انجایی که مردم آنجا تبعیدی هخامنشیان بودن چون شورشی بودن موقع انتقال آنها ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

چاپار واژه ای پهلوی است از آنجایی که اسب تنها حیوانی بود که روی چهارپا میدوید بهش میگفتن چهارپا و رفته رفته شده چارپا و بعدا حرف ر خودش رو به آخر کلم ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

تبریز واژه ای پهلوی است که از دو کلمه ی تبر یز تشکیل شده است تبر همان وسیله ای برای تهیه هیزم بوده چون مردم آنجا کوچ نشین بودند و بیشترکارشان جمع کرد ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

همای پرنده ی ایرانی است که در زبان پارسی باستانی وجود داشته و از دو واژه ی هم آی تشکیل شده است یعنی روی هم رفته

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قابلمه واژه ای پهلوی و پارسی است قابلمه در زبان ترکی میشود تناچر ، قابلمه از دو واژه ی پهلوی قاب به معنی ظرف و لمه یعنی درب دار که میشه ظرف درب دار

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد

بشقاب واژه ای کاملا پارسی با ریشه ی پهلوی است در پهلوی بش یعنی خالی و قاب هم یعنی ظرف که میشه ظرف خالی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد

ترکستان واژه ای پهلوی است به معنی سرزمین مردمان آریایی و سکاها و هرکجا که ترک استفاده شد به معنی زیبارو هم هست یا شاید منظورشان این بوده که سرزمین زی ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١٣

دوستان ترک لطفا جعلیات را کنار بگذارید واژه ی عشق کاملا پهلوی است و از فعل شق میاد . دوستان لطفا اینو بی ادبی ندونید بلاخره برای هر اقدامی یک فعلی بو ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد

یعنی شب چله که از پارسی باستانی و زبان پهلوی میاد. ریشه ی این واژه را باید در زبان پهلوی باستانی جستجو کنیم . یلدا از دو واژه ی یل دا تشکیل شده است ی ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه ای کاملا پارسی و پهلوی که از دو کلمه ی بی مار تشکیل شده است. از آنجایی که وقتی انسان را مار نیش میزد دچار تهوع و سرگیجه میشد قدیمی ها این حالت ر ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

واژه ی استکان ریشه فارسی و پهلوی دارد. دوستگان واژه ای بود که برای دور همی استفاده میشده یعنی دوستان دور هم جمع شدند و چون آنجا از گیاهان کوهی دم کرد ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

آناناس واژه ی پارسی باستانی است و در جنوب ایران که هوا گرم تر بوده نوعی خاص از این میوه کاشت میشده که از زمان هخامنشیان کتیبه هایی هست که روش میوه ای ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

آنا واژه ای از پارسی باستانی است که از دو کلمه ی آن و آ تشکیل شده است. آن برای اشاره استفاده میشه مثل میگیم آن انسان بزرگوار و برای احترام به جایگاه ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٦

قرمز واژه ای کاملا فارسی با ریشه ی پارسی باستانی است و با رنگ سرخ فرق دارد . رنگ سرخ شبیه رنگ خون است ولی قرمز کمی مایل به نارنجی است بخاطر همین در ز ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این نام کاملا پارسی است و در زبان پارسی باستان کو یعنی کجا ؟ روش نام یکی از سرداران دلیر بوده که و بعد از اینکه در جنگی کشته میشه در فراقش نوشته اند ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیاکو یک اسم پارسی باستان است کسی نمیتواند بگه کردی و دیگر زبان هاست. در پارسی باستان به سرزمین دیار گفته میشد و دیا مخفف دیار است و کو هم به معنی کج ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٤

شلوار واژه ای پهلوی است که از دو واژه ی شُل و وار تشکیل شده . بخاطر اینکه قدیم شلوارها کمرشان از کش بود یعنی چیزی که قسمت شل را سفت میکند. شل وار یعن ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٤

تومیریس یک کلمه ی پهلوی و ایرانی باستانی است و کلمه ی اصلیش تهم رییش میباشد که از دو کلمه ی ته به معنی آخر و رییش به معنی همان رئیس امروزی است. اگر ت ...