سید محمد علوی نسب اشکذری - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اشتهار: در حقوق به معنای شهرت

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

big eater: شکمو و پر خور

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

intolerable: غیر قابل تحمل

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

finishing: اتمام

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

passion: چیز یا کار مورد علاقه

٥ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rest: استراحت کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get some rest: کمی استراحت کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hate: I hate من متنفرم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

medical: پزشکی یا مربوط به پزشکی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

neglect: در علم حقوق به معنی غفلت میباشد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grossly: شدید به شدت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sale: فروش حراج

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hurry: خانم ریحانه dicisions اشتباه هست و ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

intolerable: غیر قابل تحمل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intolerable: غیر قابل تحمل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flatmate: intolerable flatmate هم اتاقی غیرقا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

housemate: هم خانه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

throws: انداختن یا برگزار کردن مراسم در یک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rent: هم به معنی اجاره و هم اجاره کردن به ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

organize: سازماندهی کردن مرتب و منظم کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

honest: برای اشخاص استفاده شده و به معنی در ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

KID: بچه کودک بزغاله

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

numberation: شمارش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

feather: درحالت کلی به معنی پر میباشد. .

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dust: اقای علی کاملا صحیص نوشته اند در حا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

intoxication: در حقوق به معنای مستی میباشد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intoxication: در حقوق به معنای مستی میباشد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

itself: به تنهایی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

include: شامل شدن گنجاندن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

essential: در علم حقوق به معنای اساسی یا بنیاد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consequence: نتیجه و پی آمد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

merely: صرفا و تنها

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

easter: بزرگداشت عیسی مسیح

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

memorial: یاد بود بزرگداشت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hand: به معنی عقربه ساعت هم استفاده میشود ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

robbery: دزدی سرقت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

duress: در علم حقوق: اکراه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

coercion: به معنی اجبار است duress به معنی اک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

occurence: واقعه اتفاق

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

occurence: واقعه اتفاق

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shake: تکان خوردن لرزیدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

roach: سوسک حمام

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

roach: سوسک حمام

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hang: قلق یه کاری رو یاد گرفتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hang: مهارت کار یا هنری رو یاد گرفتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

realize: پی بردن متوجه شدن درک کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sissy: بچه سوسول

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

negligence: غفلت

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

past verbs: گذشته فعل ها

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اجرت المثل: بهای مشخص نشده

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

perpetrator: مرتکب این جرم باید ردیابی شود

١٠ ماه پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intent: قصد { درحقوق }

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

liable: در حقوق بیشتر معنی مسئول میدهد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mens rea: عنصر معنوی سوء نیت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lazy: تنبل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fire: آتش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

SEX: ارتباط جنسی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hippie: ادم های لات کسانی که تیپشان متفات ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hippie: ادم های لات کسانی که تیپشان متفات ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

local: محلی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

murder: اقای جهانگرد murder همون قتل عمد هس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vicarious: نیابتی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vicarious: نیابتی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

foresight: پیش بینی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

reckless: بی پروا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recklessness: بی مبالاتی {درحقوق}

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

proof: دلایل اثبات

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ACT: در علم حقوق به معنی قانون هم میباشد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

construed: تلقی کردن یا تلقی شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tort: مسئولیت مدنی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tort: مسئولیت مدنی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

legitimately: قانونا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

legitimately: قانونا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

prostitute: زن بدکاره

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

corporate: شرکت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

appeal: تجدید نظر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

procurer: تسهیل کننده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

procurer: تسهیل کننده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extent: حدود

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

accessory: حقوق: معاونت در جرم عمدی یا غیر عمد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mere: صرف

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

whether: whether or not خواه یا ناخواه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fake: به معنای ساختگی میباشد ساختگی ای که ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cover: اقای متین support financially به مع ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

insurance: اگر بعد از کلمه insurance کلمه comp ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reason: عقل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

partial: نسبی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

delusion: توهم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

delusion: توهم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hobbies: سرگرمی به معنای انجام کار مورد علاق ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

major: رشته تحصیلی فقط در دانشگاه. .

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

render: محسوب شدن

١٠ ماه پیش

مدال‌های سید محمد علوی نسب اشکذری