پیشنهادهای صالــــــح افتخـــــــــــــاری (٦٧)
١٣٥
٥ سال پیش
١٩
1_بازگشتن ۲ - برگرداندن قرض ۳ - برگشتن به یک وضیعت، موقعیت، و. . . آسان تر.
٥ سال پیش
٦
( پول ) پس دادن
٥ سال پیش
١٣
تماس گرفتن مجدد با کسی
٥ سال پیش
١٠
Return sb to a place, usually by car
٥ سال پیش
٣٣
قراردادن در سر جای خو I put some fruit back in refrigerator
٥ سال پیش
٦
نوشیدن با ولع
٥ سال پیش
١٤
خوردن با ولع
٥ سال پیش
٢٩
مرتـب کـــــــــردن
٥ سال پیش
٣٧
نگاه اجمالی مرور سریع بدون خواندن
٥ سال پیش
٣
زنده ماندن به سختی
٥ سال پیش
١٢
عبور کردن بحث کردن چک کردن ( مرور کردن )
٥ سال پیش
١٦
گمشو! ( همراه با عصبانیت ) بزن به چاک!
٥ سال پیش
٩
ترک یک مکان بخصوص برای انجام چیزی
٥ سال پیش
١٨
بدرقه کــــــــردن
٥ سال پیش
٧
Syn=go on to
٥ سال پیش
٣
Continue drivingادامه دادن رانندگی . For example:I drove on for a long time.
٥ سال پیش
٥
Continue doing sth
٢