مدال‌های صالــــــح افتخـــــــــــــاری

بازدید
١٥٤
امتیاز کل
٨,٣٤٦
کل مدال ها
٦٣
طلا
٠
نقره
٢٨
برنز
٣٥
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
talk down to somebody: مثل احمق رفتار میکنه با من
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stay on: Continue doing sth
١ سال پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
move on to sth: Syn=go on to
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
move on to sth: Syn=go on to
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
see sb off: بدرقه کــــــــردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
see sb off: بدرقه کــــــــردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go off: ترک یک مکان بخصوص برای انجام چیزی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
clear off: گمشو! ( همراه با عصبانیت ) بزن به ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go through: عبور کردن بحث کردن چک کردن ( مرور ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
flick through: نگاه اجمالی مرور سریع بدون خواندن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tidy up: مرتـب کـــــــــردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tidy up: مرتـب کـــــــــردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
eat up: خوردن با ولع
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
drink up: نوشیدن با ولع
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
put back: قراردادن در سر جای خو I put some f ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bring back: Return sb to a place, usually by ca ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
phone back: تماس گرفتن مجدد با کسی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
phone back: تماس گرفتن مجدد با کسی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
payback: ( پول ) پس دادن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get back: 1_بازگشتن ۲ - برگرداندن قرض ۳ - برگ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put sth on: 1_پوشیدن لباس 2_روشن کردن ( لامپ/چر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
put sth on: 1_پوشیدن لباس 2_روشن کردن ( لامپ/چر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
turn up: . Be found by chance
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
finish off: انجام دادن آخرین بخش چیزی Finish st ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go back: برگشتن به رابطه، مکان ( منظور شهر ، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stick at sth: ادامه دادن به انجام کاری حتی آن مشک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
brush up on sth: بهتر کردن مهارت یا دانش
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep up with someone: پیشرفت کردن در یک سرعت هم اندازه نس ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pick something up: یادگرفتن چیزی بدون تلاش زبیاد
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the tip of my tongue: نوک زبونمه ( اصطلاح روانشناسی که در ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get on top of: مدیریت و انجام دادن چیزی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get into the habit of doing sth: گسترش یک عادت خاص
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get into the habit of doing sth: گسترش یک عادت خاص
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
be out of touch: نشناختن یا درک نکردن و نفهمیدن راجع ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
think back to sth: خاطره بازی کردن به گذشته خیره شدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
any good at: توانا بودن بخوبی در نقاشی و ترسیم
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no good at: ناتوان بودن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
good with his hands: توانا برای استفاده از دستهایش بخوبی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
just round the corner: Round the corner همین نزدیکیا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
think highly of: فکر و عقیده خیلی خوب داشتن نسبت به. ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
burst out laughing: زیر خنده زدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
go on about: صحب کردن به مدت طولانی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be yourself: طبیعی باش
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
next door to: جنب
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go out and about: رفتن به مکانهایی که شما میتوانید مر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
show off: قیافه گرفتن، پز دادن ، و. . .
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
turnaround: میسر را تغییردادنو با راه دیگر روبر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in good shape: رو فـرم
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
work at sth: make an effort to do sth well.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rough it: برای مدت کوتاهی با امکانات حداقل به ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
grind to a halt: کاملا متوقف کردن ( خودرو٫. . و. . )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get cold feet: ناگهان نگران شدن برای انجام چیز/کار ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ups and downs: زمان ها خوب و بد
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get over with: تمام کردن، به پایان رساندن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
break new ground: انجام دادن چیزی که قبلا انجام نشده ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
not playing with a full deck: باهوش نبودن، احمق بودن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not playing with a full deck: باهوش نبودن، احمق بودن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
speak of the devil: چه حلال زاده!حلال زاده پیدایش شد!
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have a point: به نکته باریکی اشاره کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١ سال پیش