پیشنهادهای محمد (٣٢)
سرخاب از دو بخش سرخ و آب ساخته شده است، امروزه دو چم دارد: ۱ - آرایشی بهداشتی ۲ - برخی بر این باور اند که به مشروبات هم گفته میشود
تِهْ خِش در مازندران چم مادر زن تو/شما ، مادر شوهر تو/شما . نامادریتو/شما را داراست
واری در گویش مازنی کاربرد بسیاری دارد و چم آن در فارسی: شبیه، مانند، مثل، همانندو. . . را دارد
لَعو در مازندران چم آوای بد و سرسام آور را دارد. نمونه : سَ سَگِ واری لَعو کِنِه. مانند سگ سرو صدا میکند.
مَشمَلوک در مازندران به کار می رود و در فارسی چم شاه شیک پوش را دارد ( بخش مش همان مشتی و مترادف ملوک می شود شاه )
تفکر گرایان یا اندیشمندان
درد زمان دور در استان مازندران برخی ( کمی از مردم ) به کودکان دول وَچِه یا دول بچه میگفتند.
توی مازندران شو چم همسر و شب را دارد ولی کلمه همسر در کنار شو شیی هم میگویند و به کار میبرند نمونه : شیی هَکِردِه ازدواج کرد
تلاش در ساده کردن آن دارم بطوری که بتوان آن را در دید همگان گذاشت. ولی باز هم از گفتنش شرمسارم . رابطه جنسی دهانی.
به کسی که گفتار زیبا و رسا دارد میگوید
تو مازندران به خوک خی میگویند. نمونه خی رِه مونه . شبیه خوکه . منظور نفهم بودن طرفه
شِفت تو مازندران چم دیوانه نفهم و. . . را دارا است .
تو مازندران خَلهِ چم زیاد را دارد . نمونه : خَلهِ شادی خیلی خوشحالی
این کلمه در مازندران چم گرفتن هم دارد. نمونه : تِه سَر تَش هَیرِه چم جمله : سرت بسوزه ( به شکلی میتوان آن را در فارسی همان خاک تو سرت گفت )
نمونه ای برای کلمه ولما : حتما، چرا نه بالتأکید، ولما لا
ته در مازندران بر اساس جمله ممکن است معنی متفاوت بدهد ولی در بیشتر جاها چم تو را دارد . یک نمونه ساده : تِه دست دست تو
تِه سَر تَش هَیرِه در مازندران منظور همان سرت بسوزد و یا به فارسی ادبی خاک تو سرت و. . . .
در مازندران تِه سَره دِلِه بَرینِن از شکل نوشتاری مشخص است که منظور چه چیزی است این کلمه در فارسی ادبی چم خاک تو سرت را دارد .
عمه ننه در مازندران به شخصی میگوید که به دست عمه اش بزرگ شده است در حالی که مادر داشته است .
بُعنیم همان خلاصه به عنم هست که به طور روزمره برخی از مردم آن را به کار میبرند.
جال است بدانید در مازندران به گردو آغوز میگویند
در مازندران چسنک چم بسیار کوچک ریز و آسیب پذیر و. . . را دارد .
گویش ها در مازندران متفاوت است و هرجا این را یک جور چم می کنند برای ما زردیجه به زردی تخم مرغ و یک چیز بسیار زرد میگویند
لو کلمه ای مازنی نیست و برای مسخره و. . . بر اساس جمله به کار میرود برای نمونه: خر لو به کسی میگویند که از تبار ریشه خر باشد ولی منظور در مازندران ر ...
در مازندرانی ععو با کمی مکث یا سریع گفته میشود که چم هان ها و شگفت زدگی و همانند این ها را دارد.
گلیس در مازندران همان بزاق است برای نمونه : تو اَمه لباسه گلیس هاشی هَکِردی پِسِر
زرت و پرتدر مازندرانی چم چرت و پرت را دارد و برخی جاها چم گنده گویی
اول از همه که از شکل نوشتاری آن برخی چیز ها را میتوان فهمید ، در مازندرانی این جمله چم گندکاری خراب کاری و همانند های این جمله ها را دارد .
جوگی به همان کولی ها گفته میشود کولی ها گروهی بودند که از هند تا اروپای شرقی مهاجرت کردند و حال بیش از ۲۰ میلیون نفر جمعیت دارند در زمان قدیم به دلیل ...
وَنگ در مازندرانی چم صدا زدن دارد . برای نمونه : چیه تِرِ وَنگ زنی اِما رِه چم جمله : چیشده مارا صدا زدیو یا تو را چیشده یا چه اتفاقی افتاده ما را ص ...
در مازندران چودار دو چم دارد ۱ - چوب درخت ۲ - در زمانی که چو رِ دار گفته می شود منظور همان چوب را نگهدار است
پسهجو در مازندران چم سرزنش نمودن را دارد و برخی جاها برای بازدارندگی از کاری به کار میرود