تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. ( در جلوگیری از اتفاقات بد ) کوتاهی کردن، نادیده گرفتن To connive at the violation of a law نادیده گرفتن تخطی از قانون ۲. تبانی کردن، توطئه کردن A ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. مبله کردن، مزین کردن ۲. مجهز کردن ۳. تهیه کردن، تدارک دیدن ۴. موجب. . . . شدن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱. کسل کننده و خسته کننده. ۲ ( خوراک و . . ) بدون نمک و ادویه بی مزه ۳. نجیب ، آرام ، خوشایند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Fill out: پر کردن، تکمیل کردن ( فرم، پرسشنامه، چک و . . . ) = acknowledg کمی چاق شدن

٢