ترجمههای Amir Panahi (٤)
٢٢
٥ ماه پیش
He managed to disengage himself from Martha's embrace.
٠
هرجوری که بود خودش رو از بغل مارتا بیرون کشید
٥ ماه پیش
Our success is contingent upon your continued help.
٠
موفقیت ما در گرو تداوم کمک شماست
٥ ماه پیش
A large contingent of troops was dispatched.
٠
گروه بزرگی از نیروهای متحدالشکل اعزام شدند
٥ ماه پیش
The young heir's contingent of the estate was smaller than he had hoped for.
٠
سهم الارث وارث جوان، از آنچه انتظار داشت ، کمتر بود