دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٠
رتبه
رتبه در دیکشنری
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

پیشنهادی موجود نیست.

جدیدترین ترجمه‌ها

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
He managed to disengage himself from Martha's embrace.
دیدگاه
٠

هرجوری که بود خودش رو از بغل مارتا بیرون کشید

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
Our success is contingent upon your continued help.
دیدگاه
٠

موفقیت ما در گرو تداوم کمک شماست

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
A large contingent of troops was dispatched.
دیدگاه
٠

گروه بزرگی از نیروهای متحدالشکل اعزام شدند

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
The young heir's contingent of the estate was smaller than he had hoped for.
دیدگاه
٠

سهم الارث وارث جوان، از آنچه انتظار داشت ، کمتر بود

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.