جدیدترین پیشنهادها
١ سال پیش
٠
slabby1 of 2adjective ( 1 ) slab�by� ˈslabē - er/ - est 1 archaic�:�WET, �SLOPPY, �MUDDY, �MIRY 2 :�VISCOUS, �JELLYLIKE slabby 2 of 2adje ...
٤ سال پیش
١٠
شَو، شُو [لری]: شب هنگام، شب ( Show ) — چوپان شو [ف]: برو، فعل امر که در دیرباز در کتابها می آوردند ( Sho' ) — تظاهر، جلوه شو [ا. خ. ]: در اساطیر مصر ...
٤ سال پیش
١٨
آشو [ا. لری]: نامی پسرانه بمعنی عقاب، شاهین
٤ سال پیش
٥
بِهیگ، بِهِیگ [ا. لری]: عروس، عروسک ( بهی گل، بهترین گلها )
٤ سال پیش
٦
هوف [ا. ل]: به بختیاری بمعنی نفس، تنفس، نفس نفس زدن، فوت، باد دهان، باد سرد، ها
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.