نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
self fulfillment: ( برآوردن خواسته ها و آرمانهای شخصی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
for one reason or another: بنا به دلایلی
٥ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
can't see the forest for the trees: کنایه از نداشتن تصویر کلی و تمرکز ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
self fulfillment: ( برآوردن خواسته ها و آرمانهای شخصی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
spread oneself thin: کارهای مختلف زیادی را همزمان انجام ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spread oneself thin: کارهای مختلف زیادی را همزمان انجام ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
spinning your wheels: تلاش زیاد بدون رسیدن به چیزی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dip your toe in the water: کاری را با احتیاط یا محافظه کارانه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to stand on one's own legs: مستقل شدن، حمایت از خود
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wantrepreneur: رویا آفرین ( افرادی که فقط فکر می ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
loss leader: کالای مشتری آور ( فروش محصول زیر قی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
loss leader: کالای مشتری آور ( فروش محصول زیر قی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
work ethic: وجدان کاری
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
by all means: البته ، حتما
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to thrive on: لذت بردن ( از چیز غیر معمول )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
brew: در شرف وقوع بودن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
coast along: کاری انجام دهید بدون اینکه خیلی تلا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
kick in the pants: ترغیب - تشویق
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
stuck in a rut: در یک روال خسته کننده گیر افتادن و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
push aside: کنار گذاشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
recharge your batteries: با استراحت برای مدتی قدرت و انرژی خ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
spread yourself too thin: سعی می کنید خیلی کارها را به طور هم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spread yourself too thin: سعی می کنید خیلی کارها را به طور هم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
for one reason or another: بنا به دلایلی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bottom line: جمع کل درآمد
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
distraction free: بدون حواس پرتی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
break: درکاری وقفه ایجاد کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١٠ ماه پیش