پیشنهادهای @BT27DS (١٠)
چشم بردارند: چشم را می توان استعاره از پارچه گرفت و دراندن را پاره کردن یا شکافتن اما میتوان چشم دراندن را کنایه از چشم گشودن نیز گرفت. از این اوستا ...
من آن کالام را دریا فرو برده: کالا ام شئ، مال، اساس، بنه شهر سنگستان از این اوستا مهدی اخوان ثالث
چو روحِ جغد گردان در مزار آجینِ این شبها مزار آجین = مملو از مزار ( زیاد گورستان ) قصه شهر سنگستان کتاب از این اوستا مهدی اخوان ثالث
ای قافله بدرود، سفر خوش، به سلامت من همسفر مرکب پی کرده خویشم پی کرده: قلم شده، بریده، آسیب دیده غزل ابتدای از این اوستا مهدی اخوان ثالث
مایه بخش= تشکیل دهنده و مایه و پایه چیزی را شکل دهند.
شبخیز: صفت فاعلی به معنای کسی که شب هنگام و یا هنگام پگاه از خواب برخیزد و بکار بپردازد. ( به نقل از دکتر خطیب رهبر / مرزبان نامه ص ۲۴۶ )
حشر =رعیت روستا ، کارگر # حشر آوردند و آب این جوی می بگردانند و باز جنگ خواهد کرد . �تاریخ بیهقی، مجلد نهم ص ۷۶۵، بخش باز آمدن ترکمانان بجنگ�
مطلب بالا صحیح است از تاریخ بیهقی مجلد نهم بخش �هزیمت سلجوقیان و فرود آمدن امیر � به معنای به اطاعت و تسلیم : من تحت القرط : از بن گوش: کنایه از اطاع ...
کس را بار نمی داد و به مغافصه برنشست و سوی ترمذ رفت. ( مجلد نهم تاریخ بیهقی ص ۷۴۸ ) مغافصه = ناگهان
زبُن= پاک ، بکلّی ، تماماً ( در صورتی که قید تاکید باشد و با فعل مثبت بیاید