دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
١٩
رتبه در دیکشنری
٢٤,٥٥١
لایک
٢
دیسلایک
١
جدیدترین پیشنهادها
١ هفته پیش
١
بدون پیوستگی/ بدون چسبندگی/ بدون ارتباط منطقی/بدون همبستگی/بدون همخوانی
١ هفته پیش
٠
به معنی آرام گرفتن هم میشه مثلا i cant seem catch a break به معنی انگار اصلا نمیتونم آروم بگیرم
٢ هفته پیش
٠
بدون حرف اضافه ی in این کلمه به معنای شیب و سراشیبی تند/ سیرنزولی و اشباع هم معنی میده
٣ هفته پیش
٠
مترادف detected و به معنای شناسایی کرد یا حس کرد
١ ماه پیش
-١
مترادف center به معنای مرکز و محور
جدیدترین ترجمهها
١ سال پیش
He has recurring flashbacks to the night his friends died.
٠
شبی که دوستانش مردند مدام برایش تداعی می شود.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.