دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
-٣
رتبه در دیکشنری
٠
لایک
٠
دیسلایک
١
جدیدترین پیشنهادها
٥ روز پیش
٠
مترادف detected و به معنای شناسایی کرد یا حس کرد
١ هفته پیش
-١
مترادف center به معنای مرکز و محور
١ هفته پیش
٠
مترادف talk about هست و به معنای جارزدن و حرف زدن هم هست
١ هفته پیش
٠
مترادف callousness هست کرختی و بی حسی معنی میده
١ هفته پیش
٠
کرختی و بی حسی معنی میده مترادف insensitivity
جدیدترین ترجمهها
١ سال پیش
He has recurring flashbacks to the night his friends died.
٠
شبی که دوستانش مردند مدام برایش تداعی می شود.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.