پیشنهادهای سیاوش (٣٦)
دلم به حال این بدبخت میسوزد که واژهٔ فرانسوی را ترکی میداند ، این جفنگ ها و چرند ها را ببر در جای بگو که سطح دانش و فهمشان اندازه خودت باشد دوستان خ ...
در لکی به لب لچ گفته میشه که بی ربط با لوچ نیست
مردی که زیاد طلاق میدهد
سرمه کشیدن ، سرمه کردن
شیرین، شکر بار زبان شکرین پارسی زبان شیرین پارسی
مرا جان به مهرش برآمیخته نه خاطر به مویی درآویخته �سعدی� آویزان، معلق
مرا جان به مهرش برآمیخته سعدی آمیخته شده، ترکیب شده
به معنی فکر و خیال باطل
انصاف از این ماخولیا چندان فرو گفت که بیش طاقت گفتنش نماند! �سعدی�
درست پیکر یکی نام او بیدرفش بزرگ گوی پیر و جادو ستنبه سترگ ✏ �فردوسی�
واژهٔ نسرین ریشهٔ پارسی دارد و یک گل هست بیشتر شاعران و ادیبان زبان پارسی ارادت ویژه ای به این واژه داشته اند و آن را در آثار خود به کار برده اند
شهری در ارمنستان
نبردی که سپاهیان ایرانی به فرماندهی نادر شاه در آن پیروز شدند و لشکریان عثمانی را تار و مار کردند
درود بر آقای کشاورز دوستان کوشش کنیم تا جای که میشود در گفتار روزمره مان واژهٔ سه گوش را به کار ببریم.
همان غنودن است به چم آرامش یافتن
خاندان پیران یا خاندان ویسه از مهمترین خانداهای تورانی در شاهنامه فردوسی است. این خاندان از تبار تور و حامیان بزرگ افراسیاب هستند و جایگاهی مهم در تو ...
ناسزا و دشنام دادن
بیزاری جستن و روی برگرداندن از دلبر
افسوس میخورم به حال این ، از خرد بی بهرگان که تعصب را جایگزین اندیشیدن کردن و میکوشند واژگان پارسی را به زبان های دیگر بچسبانند دوست گرامی ، دیس در ...
کمچه ای که ویژه ی خوردن خوراک درست شده
در لرستان به قاشق کمچه گفته میشود
در لرستان به قاشق کمچه گفته میشود
خیالی در تو آویزد، بیفتی ترا وهمی پژولاند، پژولی مولانا پژولاند یعنی آزرده کرد
خیالی در تو آویزد، بیفتی ترا وهمی پژولاند، پژولی مولانا پژولاند یعنی آزرده کرد
چرک آلود، کثیف
مدوله کردن یا مدوله سازی در مهندسی برق و مخابرات، عبارت است از سوارکردن سیگنال پیام روی یک سیگنال دیگر که معمولاً فرکانس بالاتری دارد ( سیگنال حامل ) ...
مدوله سازی در مهندسی برق و مخابرات، عبارت است از سوارکردن سیگنال پیام روی یک سیگنال دیگر که معمولاً فرکانس بالاتری دارد ( سیگنال حامل ) . این کار به ...
زمانی که ما به جای آمر ، واژه زیبای فرمانده رو به کار میگیریم چرا به مامور نمیگیم فرمانبر ؟ در غرب کشور و در زبان های محلی واژه فرمانبر�فرموبر� فراوا ...
در لکی و لری به کلیه، گرداله گفته میشود
پاژنام جایگزین مناسبی برای واژه تخلص در شعر است
در لرستان واژه برگردون به معنی استفراغ به کار میرود
در لری لرستان و لکی و برخی لهجه های کردی کارواژه پشمین به معنای عطسه کردن بکار میرود نپشم:عطسه نکن پشمی:عطسه کرد
در زبان لکی واژه انگلات به کار میرود که که البته تلفظش برای غیر لک زبانها و حتی کودکان لک زبان دشوار است ن و گ در در برخی واژه های لکی با هم می آمیزن ...
آدم برخی چیزها رو میبینه شگفت زده میشه! اون دسته از دوستانی که میگن این واژه ریشه ترکی داره بگن چطور نیاکان ما لک ها ، لر ها و کردها که زاگرس نشین بو ...
می سترد یعنی حذف میکند
آغارده ، آغازید از آغاریدن به چم خیس شدن ، ترشدن گرفته شده