پژمان سلیمی - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a taste of your medicine: چیزی که عوض داره گله نداره

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do number on: سر کسی شیره مالیدن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cook up against: نقشه کشیدن علیه کسی

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take my hands off me: دست از سرم بردارید

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get back somebody: حال کسی را گرفتن

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blessed art thou: مقدس تویی

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

performative streak: استعداد بازیگری

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

live through something: زندگی هیجان انگیزی داشتن

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٦٠٠ رای

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that's not it: این همه ماجرا نیست

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

one touch can opener: در قوطی کنسرو باز کن برقی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

inch down: کم کم و اینچ اینچ پایین رفتن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cotton wool rubbish: لای پر قو بزرگ کردن بچه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chucking in at the deep end: گذاشتن کسی در یک موقعیت دشوار بدون ...

٥ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep eye peeled: Stay alert

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give twist: پیشرفت غیر منتظره دادن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

come to clear: تبرئه کردن

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

come to clean: اعتراف کردن

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

build up to: تقویت کردن بهتر کردن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anyway or another: هر طور شده

٨ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠٠ رای

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make impression: بالقوه را بالفعل کردن

١٠ ماه پیش

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

indebted to: Thanks to

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ain't like you to: بهت نمیاد که. .

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

look favourably upon: نگاه مثبت به چیزی داشتن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gain exposure: در معرض دید قرار گرفتن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put it down to: بذار به حساب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leave up to: برآورده کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

decomposable goods: مواد تجزیه پذیر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give somebody to turn: نوبت را به کسی دادن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have a blow out: ترکیدن لاستیک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

restore dignity: اعاده حیثیت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در اختیار قرار دادن: Provide with

١ سال پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های پژمان سلیمی