جدیدترین پیشنهادها
١٠ ماه پیش
٠
فکر کردن، باور کردن یا خیال پردازی: He imagined the house was haunted او تصور کرد خانه خالی از سکنه است. ایجاد یا داشتن تصویر ذهنی یا تصوری از چیزی ...
١٠ ماه پیش
١
noun something given; a present اسم چیزی داده شده؛ یک هدیه a special aptitude, ability, or power; talent استعداد، توانایی یا قدرت خاص؛ استعداد
١٠ ماه پیش
٣
حالا، خیلی زود، یا خیلی اخیر "Where are you, Jim?" "I'm just coming. " �کجایی ، جیم ؟� �من خیلی زود می آیم. �
١٠ ماه پیش
٢
حالا، خیلی زود ، یا خیلی اخیر :
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.