جوادقیاسوند - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کمیتی که اندازه ان با یک عدد حقیقی بیان میشود: اسکالر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

کمیتی که اندازه ان با یک عدد حقیقی بیان میشود: اسکالر

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خوردنی صبحانه: مربا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اثر چشم نواز از استاد فرشچیان: پنجمین های افرینش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سرنوشته: عنوان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سرنوشته: عنوان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از اعمال حجاج بین صفا و مروه: هروله

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

از اعمال حجاج بین صفا و مروه: هروله

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شهری در استا ن کرمان: رابر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

معادل فارسی اباژور: نورتاب . سایه بان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

معادل فارسی اباژور: نورتاب . سایه بان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

به هیچ وجه: اصلا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انواع تفنگ شکاری: یک لول . دولول

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ناشی و بی تجربه: نوکار

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جانشین او: وی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اشنایی: معارفه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اشغال کردن: تصرف

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

اشغال کردن: تصرف

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از دیگران به زشتی یاد کردن: بدگویی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چهره نما: آینه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از رشته های المپیکی که به تمرکز نیاز دارد: تیراندازی با کمان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

از رشته های المپیکی که به تمرکز نیاز دارد: تیراندازی با کمان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تبه کار: اشرار

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بهتان: افترا

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گوریا: در زبان محلی لرستان به تالاب یا مرد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قیاسوند: از ایلات پهلوی ایران . فرزندان قیا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گوشه ای از اواز ابوعطا: رامکلی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گوشه ای از اواز ابوعطا: رامکلی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دستگاه نهویه مطبوع مرکزی: هواساز

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نوبت بازی: داو

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نوبت بازی: داو

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

واضع و قابل شنیدن: رسا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رومان مشهوری از ارنست همینگو: تپه های سبز آفریقا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پارچه ای با خاصیت ارتجاعی: کشباف

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پارچه ای با خاصیت ارتجاعی: کشباف

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اسلحه کوچک: هفت تیر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مرکب دان: دوات

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

واحد سطح: ار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

واحد سطح: ار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کشیدن بعد از قهر: منت

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قطب مثبت جریان برق: اند

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قطب مثبت جریان برق: اند

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شهری در خراسان قدیم: مرو - سمرقند - بخارا - هرات - قندها ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

محتاج: نیازمند

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

محتاج: نیازمند

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شهر فراری: رم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مشتاق: آرزومند

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شهر خربزه: ورامین

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وضعیت سخت: وخیم

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

معمولا هیچ کاره ا ست: همکاره

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

معمولا هیچ کاره ا ست: همکاره

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مایوس و دلسرد: نومید

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زمین خشک و بایر: موات

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فرشته موکل بر زمین: زامیاد

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ا زا ثرهای معروف ناصر خسرو: سفرنامه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

انسجام: هماهنگ

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مسکن: آرام بخش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پول حرام: ربا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ازاد و اراسته: رها

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ازا نواع خط: سریانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کنایه از فرد تنومند و قوی: چهارشانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ازاد و رها: وارسته

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رودی جاری در کردستان و اذربایجان غربی: زرینه رود

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

رودی جاری در کردستان و اذربایجان غربی: زرینه رود

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گم: ناپیدا

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اعتراف کردن: اقرار

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ا زنقاشان نامی ا یران: صادق بیرانی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ا زنقاشان نامی ا یران: صادق بیرانی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جور: ستم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از اثرهای معروف ارزقی هروی: سندبادنامه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

از اثرهای معروف ارزقی هروی: سندبادنامه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دهان بند: فدام

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دهان بند: فدام

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گردنکشی کردن: استکبار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گردنکشی کردن: استکبار

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برنج خرد شده: نیم دانه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حرف تردید: یا

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رودی در کشور قزاقستان: سیردریا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رئیس طایفه: شیخ

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قسمتی ا ز معده گوسفند: شیردان

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

از شهرهای یزد: ابرکوه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شهر مسلمان نشین هندوستان: حیدرآباد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شهر مسلمان نشین هندوستان: حیدرآباد

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عطر مایه: اسانس

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نیمکت مبلی: کاناپه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ا ز شهرهای ا ستان فارس: ارسنجان

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حیله گر حافظ: رند - رای

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

موجودات: کائنات

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ا ز شهرهای زنجان: خرمدره

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پایتخت کنیا: نایروبی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پایتخت کنیا: نایروبی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ا دویه هندی: کاری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نغمه خواب: لالا

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حرف استثناء: الا

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

متنفر: بیزار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

متنفر: بیزار

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فشارسنج: بارومتر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از اثار محمود دولت ابادی: کلیدر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از اثار سهراب سپهری: هشت کتاب

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مثل یکدیگر: همانند

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ماده ای طبیعی که از ذغال سنگ میگیرند: امونیاک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ماده ای طبیعی که از ذغال سنگ میگیرند: امونیاک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

متاع: کالا

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بی مورد: نابجا

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خاک نرم: گرد

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مردان سیاسی: رجال

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مردان سیاسی: رجال

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

روزگار: دهر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کلیسای تاریخی اصفهان: وانک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرد بی اراده و بدونه قدرت تصمیم گیری: مترسک سر جالیز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

فرد بی اراده و بدونه قدرت تصمیم گیری: مترسک سر جالیز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مادر وطنی: مام

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دالکه: دالکه در زبان لکی مادر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

دالکه: دالکه در زبان لکی مادر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ژه ژوو: جوجه جوجه تیغی ( زبان لری )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

وراز: گراز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خرولیی: کره الاغ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شیخ مخو: شیخ مکان - شیخ ماخو :نام روستایی با ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شیخ مکان: برگرفته از نام شیخ محمد خان قیاسوند ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پاپیل: نام محلی شهر پلدختر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پل دختر: پل آناهیتا بر روی رودخانه کشکان . ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دله: سگ ماده ای که تازه زایمان کرده . ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

صایقه: شب سرد زمستان بعد از بارش برف هنگام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شو مه هی: شبی که ماه کامل است

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مله کوه: کوهی در شمال شهر پلدختر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کلماکره: غار باستانی در شمال غربی شهر پلدختر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

امام زاده شاهزاده احمد: مقبره امام زاده حضرت احمد ابن موسی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غار کوگان: اولین جایی که اریو برزن راه را بر ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر اثر اضطراب و دلشوره رنج بسیار بردن: مردن و زنده شدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

بر اثر اضطراب و دلشوره رنج بسیار بردن: مردن و زنده شدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سود و کارایی: فایده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شهری در جنوب شرق اسپانیا: مورسیا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دشت کم ارتفاء کمابیش هموار: جلگه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مشاور: رایزن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ایمنی: امنیت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دشت کم ارتفاء کما بیش هموار: جلگه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

میز نسبتا بلند سخنرانی: تریبون

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

میز نسبتا بلند سخنرانی: تریبون

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نت مخمور: می

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کتابی از ماکسیم گورکی نویسنده روس: ارباب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیماری ای با نام علمی کلرا: وبا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رودی در روسیه که به دریاکارا میریزد: ینیسیی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دارای شهرت بد: بدنام

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ستیزه جو: محارب

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ستیزه جو: محارب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مجاز از هر چیز روشن و پاک: ائینه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کناره و حاشیه: لبه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پروتئئن اصلی شیر: کازیئن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شبه جزیره ای در جنوب شرق اسیا: هندوچین

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شبه جزیره ای در جنوب شرق اسیا: هندوچین

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

من یاوو: در زبان لکی گاو ماده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بوسور: نوعی گیاه دارویی خاص که در مناطق کو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

که هوو: آبی ( لری )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حوور: خورشید ( زبان لکی )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حوورستان: جایی که خورشید طلوع میکند ( زبان لک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حووراسان: جایی که خورشید غروب میکند ( زبان لک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

واحد ساختمانی بافت عصبی: نورون

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

منطقه ای در شمال ایتالیا: توسکانا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

منطقه ای در شمال ایتالیا: توسکانا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نبردی که هلن قهرمان ان شد: تروآ

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نبردی که هلن قهرمان ان شد: تروآ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نوعی بازی شبیه بیلیارد: اسنوکر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نام انگلیسی موز: بنان

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

راه فرار: دررو

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

راه فرار: دررو

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شکلک: ادا

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بله نجار: اره

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کنایه از یاری کردن: دست کسی را گرفتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کنایه از یاری کردن: دست کسی را گرفتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

از اثار معروف دقیقی: گشتاسپ نامه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سریالی از فرید سجادی: بانو

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

یکتا: بیتا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

صداقت: روراستی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اثری تاریخی در بوشهر: اتشکده خورموج

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اثری تاریخی در بوشهر: اتشکده خورموج

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ظرف غذاخوری: بشقاب

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های جوادقیاسوند