پیشنهاد‌های محمد علی پدرام (٣٠)

بازدید
٢٤
تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

برشت، بریده، پاره، پاره ای از ککل ، بخشی، بر، قاچ، بدهی، دیون، بخشی از یک مال یا دارایی یا پول که به دیگری می دهند تادر زمانی دیگر پس بدهد ، گاهی باس ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

تیره ای از مردم لرستان، این تیره در میان بیرانوندهاوحسنوند ها وبا نامی دیگر در میان یعقوب وند ها وبخیاری ها هستند. سوزلی، سوزولی، سبزعلی، کرمهراو، ک ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

وحی =وخش ، وخشور=پیامبر وخشور ایرانی=زردشت وی=پیام، الهام، اندریافت پیام خدا، خبر، پیک نهان و. . . . . . .

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تپه وپشته ی جدا افتاده دریک دشت یاسرزمین هوار گریوه گویند. . . . . . . . . . . . . . بالاگریوه نام گروه هایی از مردم لرستان است. . . . . . . . . . ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پانل، پاره دیوار. پهنک، گروه، پاره. رویه وصفحه.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روش ، خون روش، پریود، قاعده بودن، عادت ماهانه در زنان، رگل

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این واژه هم نام حشره ای است وهم نام پروانه ی هواپیما یا دستگاه های دیگر است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قوله، قویله ، قله که در زبان لری فیلی وبختیاری وگویش های این گروه به معنی ملخ است نوع سبز آن هارا قله سیدی ( صیدی ، چیدی ) گویند. این حشره که دشمن غ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این واژه ریشه ی یونانی دارد از واژه ( kubermetes ) به معنی سکاندار، مدیر، گرداننده، فرماندار. در نظر ارسطو به معنی نیک فرمان راندن بر خود. واما cy ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نقاشی گنجایش گرا. برگرفته از cub به معنی قاپ یا کعب یابجول. دراین شیوه ی نقاشی از خط ها ونما های هندسی ورنگ های تند و زاویه های دید چندگانه به دادن م ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

ویرایش ، از ریشه ی ویر که به معنی نگهداری ، حفظ کردن، بخاطر سپردن، انبار داری، یامعنی های این چنین باشد. در معنای مجازی یعنی بازبینی وبهسازی ونقطه گ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

الو، اولو، اله =عقاب ، شاهین ، هما، شراره ی آتش. اله موت، الموت= خانه ی عقاب. واژه لری می باشد.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

الو، اولو، اله، به معنی عقاب وشاهین ویا هماوکرکس است ، درزبان لری بکار میرود، الموت به معنی خانه ی عقاب است. ، ( اله موت ) الۉ =شراره ی آتش. عقاب

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گچگ، نمونه ای مهره . برای افسون وطلسم از این مهره بکار می رفت .

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گچک ، مهره گچی کوچک، مهره ای برای پیش گیری طلسم وافسون . این مهره به کودکان یاجانوران مانند اسب وغیره آویزان می شد . خرمهره.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اگر به فارسی جهت ها گفته شود شاید چنین باشد . نسار=شمال نیمروز=جنوب خاور=مشرق باختر=مغرب

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کپر . پوششی که بر ستون ها یا دیوار هایی استوار بوده واز چوب وبرگ وپوشال وخس وخاشاک درختان و نی وغیره بر بام آن ریخته شده باشد ، برای اینکه باد آن ها ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

هوشیار، زیرک، چاره گر، چاره اندیش، نیرنگ باز. راه اندیش، سیاستمدار. چاره کار. ( سیاس در قالب عربی است ولی چنین واژه ای در عربی برای این معنی بکار نمی ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سپاس جویی. درخواست سپاس. سپاس خواهی . سپاس.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اخترشناس، منجم، نجوم دان، سرسام آور، هنگفت. پرشمار. اخترشمار. کنایه از شمارش وعددبزرگ به اندازه ی شمارش ستارگان. اختری. ستارگانی، پول فراوان. فراتراز ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

پوشابه . پوشش آبکی مانند.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پژوابوم. بوم سامانه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

خود باش. خود بود.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سامانه ی زیستی . پژوابوم

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تراشه=مخرۉط

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تراشه، بریده شده ، تراش داده شده ، مخروط.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تراشه=بریده شده، تراش داده شده، مخروط

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تنگه در برخی گویش ها به معنی قبر وگور یا کنایه از قبر وگور است. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . باریکه، باریکاب، دوتا کوه که فاصله ی کم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حنیف عربی است به معنی یکتاپرست است وهمتراز معنایی آن اهورایی است یا پیروان نیکی وخدای یگانه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پوشش ۉپنهان کردن چیزی . انگار کردن خدا یا پیامبر واصول یافروع دین. کفر در پایه واژه ای همسان پوشش وپنهان است دیگر معنی ها قرار دادی هستند . مانندی ن ...