محسن خادمی - جزئیات مدال‌ها

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

non oil exports: صادرات غیرنفتی

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

non oil goods: کالاهای غیرنفتی

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

non relationship: بی رابطگی، قطع رابطه

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

non resident scholar: محقق غیرمقیم

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

non state actors: بازیگران/ کنشگران غیردولتی

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nonviolent protests: اعتراضات صلح آمیز

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

normal circumstances: شرایط عادی

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

normal methods: روش های معمول

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

northern war: جنگ شمالی

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nuclear ambitions: جاه طلبی های هسته ای

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nuclear arms: سلاح های هسته ای

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nuclear arms race: مسابقۀ تسلیحاتی هسته ای

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nuclear assets: دارایی های هسته ای

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nuclear blast: انفجار هسته ای

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nuclear bomb technology: فناوری بمب هسته ای

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nuclear breakout: کاهش زمان تسلیح هسته ای

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nuclear breakout timeline: زمان تسلیح هسته ای

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

non hardliner: ( چهرۀ ) غیر تندرو

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

noninvolvement: عدم مشارکت

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nonlethal incident: حادثۀ بدون تلفات

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nonlethal near miss: حملاتی که عمداً به نزدیکی هدف اصابت ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

non littoral states: کشورهای غیرساحلی

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nonmilitary activities: فعالیت های غیر نظامی

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nonmilitary dimensions: ابعاد غیر نظامی

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nonmilitary lines: عرصه های غیرنظامی

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nonmilitary mandate: مأموریت غیرنظامی

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

non oil economy: اقتصاد غیرنفتی

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

when pigs fly: وقت گل نی!

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

withdrawal: عقب نشینی

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

all out war: جنگ تمام عیار

٢ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

conning tower: برج هدایت زیردریایی

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

neutral actor: بازیگر بی طرف

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

neutral analysis: تحلیل بی طرفانه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

neutral arbiter: داور بی طرف

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

noncommittal discussions: گفت و گوهای غیر الزام آور

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

never ending process: فرایند پایان ناپذیر/ بی پایان

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

new behavior: رفتار تازه/ جدید

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

new chapter of hostilities: فصل جدیدی از خصومت ها

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

new colonialism: استعمار نو

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

new facts: حقایق جدید

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nongovernmental actors: بازیگران غیردولتی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

new islamic iranian civilization: تمدن نوین اسلامی - ایرانی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nongovernmental organizations: سازمان های غیر دولتی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

new narrative: روایت جدید

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

new round of talks: دور جدیدِ مذاکرات

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

new tactics: تاکتیک های جدید

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

newly formed government: دولت تازه تأسیس

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

news coverage: پوشش خبری

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

night flying capability: قابلیت پرواز در شب

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nimble diplomacy: دیپلماسی مدبرانه و پویا

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no to negotiations and no to war: نه مذاکره، نه جنگ

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no war no negotiation: نه جنگ، نه مذاکره ( رویکرد )

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no compromise approach: رویکرد عدم سازش

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no compromise policy: سیاست عدم سازش

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no compromise stance: موضع عدم سازش

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

necessary measures: اقدامات لازم/ ضروری

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

necessary support: پشتیبانی لازم

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

necessity sanctions an illicit: قاعدۀ اضطرار ( فقه اسلامی )

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

need to survive: نیاز به بقا

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

negotiation is poison: مذاکره سم است

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

needy populations: مردم نیازمند

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

negative behavior: رفتار منفی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

negative ramifications: پیامدهای منفی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

negotiating countries: کشورهای مذاکره کننده

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

negotiation for negotiation: مذاکره برای مذاکره

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

negotiating process: فرایند مذاکره

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

negotiating team: تیم مذاکره کننده

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

neighborhood friend: بچه محل

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

negotiation doors: درهای مذاکره

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

neighboring city: شهر همسایه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

network of intermediaries: شبکه ای از واسطه ها

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

network of proxies: شبکه ای از نیروهای نیابتی

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nonbelligerent: غیرنظامی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

network of underground tunnels: شبکۀ تونل های زیرزمینی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

networks of support: شبکه های پشتیبانی/ تدارکاتی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nonbinding resolution: قطعنامۀ غیر الزام آور

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

national movement: جنبش ملی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

national protests: اعتراضات ملی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

national accountability bureau: ادارۀ پاسخگویی ملی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

national resistance movement: جنبش مقاومت ملی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

national rights: حقوق ملی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

national administration: دولت ملی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

national aspirations: آرمان های ملی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

national salvation: نجات ملی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

near certain evidence: شواهد تقریباً قطعی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

national body: نهاد ملی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

national security interests: منافع امنیت ملی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

national budget: بودجۀ ملی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

national conflicts: منازعات ملی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

national security policy: سیاست امنیت ملی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

national security professionals: کارشناسان امنیت ملی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

national consciousness: آگاهی ملی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

national threat: تهدید ملی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

national consolidation: همبستگی ملی، تحکیم ملی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nationalist zeal: غیرت دینی/ ملی گرایانه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

national crisis: بحران ملی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

national day celebration: جشن روز ملی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nationwide protests: اعتراضات سراسری

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

natural affinity: دلبستگی ذاتی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

national despair: یأس ملی، ناامیدی ملی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

natural enemy: دشمن طبیعی

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

national economy: اقتصاد ملی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

natural gas field: میدان گاز طبیعی

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

national elections: انتخابات ملی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

natural gas output: تولید گاز طبیعی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

national headquarters: ستاد ملی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

natural uranium: اورانیوم طبیعی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

naval assets: تجهیزات دریایی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

naval exercise: رزمایش دریایی، مانور دریایی

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

naval power: قدرت دریایی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

naval presence: حضور دریایی، حضور نیروی دریایی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

naval tensions: تنش های دریایی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

naval units: یگان های دریایی، واحدهای دریایی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

near east affairs: امور خاور نزدیک

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

near future: آیندۀ نزدیک

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

national institutions: نهادهای ملی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

national judicial authorities: مقامات قضایی کشور

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

narrative basis: مبنای روایی، پایۀ روایی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

narrative of war: روایت جنگ

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

narrow focus: تمرکز در یک حوزۀ محدود

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

narrow transactions: بده بستان معین و محدود

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nation wealth: سرمایۀ ملی

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mutual evaluation: ارزیابی دوجانبه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mutual favoritism: جانبداری دوسویه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mutual interests: منافع متقابل

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mutual trade: تجارت دوجانبه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mythological image: تصویر افسانه ای، وجهۀ افسانه ای

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

multilateral strategy: راهبرد چندجانبه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

multidimensional authority: اقتدار چند بعدی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

multilateral support: حمایت چندجانبه، پشتیبانی چندجانبه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

multidimensional challenges: چالش های چندبعدی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

multilateral talks: گفت و گوهای چندجانبه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

multiethnic elements: عناصر چندقومیتی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

multilateral working level meeting: نشست کاری چندجانبه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

multilayered structure: ساختار چندلایه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

multilateral action: اقدام چندجانبه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

multinational alliance: ائتلاف چندملیتی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

multilateral censure: محکومیت چندجانبه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

multinational maritime exercise: رزمایش دریایی چندملیتی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

multilateral counterterrorism cooperation: همکاری چندجانبۀ ضدتروریسم

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

multinational meeting: نشست چندملیتی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

multiple identity: هویت چندگانه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

multilateral front: جبهۀ چندجانبه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

multiple iran backed militias: گروه های شبه نظامی تحت حمایت ایران

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

multilateral organization: سازمان چندجانبه

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

municipal elections: انتخابات شورای شهر، انتخابات شهردار ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

multilateral sanctions: تحریم های چندجانبه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

murderous crackdown: سرکوب جنایتکارانه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

muscle flexing exercise: رزمایش قدرت نمایی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

muslim cleric: روحانی مسلمان

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

muslim community: جامعۀ مسلمان

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

muslim countries: کشورهای مسلمان

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

muted reaction: واکنش خاموش

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mutual antipathy: ضدیت متقابل/ دوجانبه

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

monthly production: تولید ماهانه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

more advanced: پیشرفته تر

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

more focused: متمرکزتر، هدفمندتر

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mosque shooting: تیراندازی در مسجد

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mother of all wars: مادرِ همۀ جنگ ها

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mountain of evidence: انبوهِ شواهد

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mourning ceremony: مراسم عزاداری

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

moving parts: متغیرها

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

modern centrifuges: سانتریفوژهای مدرن/ نوین

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

modern culture: فرهنگ مدرن/ نوین

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

modern discourse: گفتمان مدرن/ نوین

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

money counterfeiting: عرضۀ پول تقلبی، جعل پول

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

money laundering issues: مسائل مربوط به پولشویی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

months long protests: اعتراضات چندماهه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

moral decline: افول اخلاقی، زوال اخلاقی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

moral depravity: انحطاط اخلاقی، تباهی اخلاقی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

moral equilibrium: تعادل اخلاقی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

moral imperative: ضرورت اخلاقی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

moral progress: پیشرفت اخلاقی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

moral solidarity: همبستگی اخلاقی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

more deadly than drinking hemlock: کُشنده تر از نوشیدن جام زهر

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

proceed: ادامه دادن، پیش رفتن

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

confidence building: اعتمادسازی

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

assemble: جمع آوری کردن، مونتاژ کردن

٣ ماه پیش

مدال‌های محسن خادمی