محسن خادمی - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

political resolve: عزم سیاسی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

political convictions: عقاید سیاسی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

political sciences: علوم سیاسی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

domestic factors: عوامل داخلی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

collapse of the state: فروپاشی دولت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

structural corruption: فساد ساختاری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

human fulfillment: کرامت انسانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

oversee committee: کمیته نظارت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

international restriction: محدودیت بین المللی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

humanitarian intervention: مداخله بشردوستانه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

intervener: مداخله گر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

military intervention: مداخله نظامی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

platonic utopia: مدینه فاضله ( آرمان شهر ) افلاطونی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

domestic legitimacy: مشروعیت داخلی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

islamic resistance: مقاومت اسلامی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

charter of the united nations: منشور ملل متحد تعریف: سندی است که ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

political elites: نخبگان سیاسی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

capitalist system: نظام سرمایه داری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flagrant violations of human rights: نقض آشکار حقوق بشر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

political dimensions: وجوه سیاسی، ابعاد سیاسی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

political events and developments: وقایع و تحولات سیاسی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shia crescent: هلال شیعی تعریف: هلال شیعی منطقه ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fall into abeyance: به حالت تعلیق درآمدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

abide by an agreement: طبق قرارداد عمل کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

abide by law: از قانون پیروی کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abide by ones word: سر قول خود ایستادن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

abolition of capital punishment: لغو مجازات اعدام

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

abolition of nuclear weapons: تحریم تسلیحات هسته ای

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

abolition of slavery: الغاء بردگی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

abolition of the monarchy: براندازی حکومت پادشاهی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abortive plan: طرح ناموفق

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abrogated: منسوخ، ملغی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

abrogation of all treaties: لغو کلیه معاهدات ( پیمان ها )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prolonged absence: غیبت طولانی مدت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anti air: ضد هوایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anti air warfare: جنگ ضد هوایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

advaced combat direction system: سامانه هدایت رزم پیشرفته

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

automatic grenade launcher: نارنجک انداز خودکار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

air independent propulsion: سامانه رانش ( پیشران ) مستقل از هوا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

advanced swimmer delivery system: سامانه پیشرفته جابجاکننده شناگر یا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

antisubmarine warfare: جنگ ضد زیرسطحی ( ضد زیردریایی ) تع ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

air to surface: هوا به زمین، هوا به سطح ( دریا )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

air to surface missile: موشک هوا به زمین، هوا به سطح

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

air to surface vessel: شناور آب نشین، شناور هوا به سطح

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

close in weapon system: سامانه تسلیحاتی دفاع نزدیک ( دریایی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

combined diesel electric and diesel: ( پیشران ) ترکیبی دیزلی و دیزلی - ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

combined diesel and gas: پیشران ترکیبی دیزلی و گازی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dry deck shelter: پناهگاه خشک روی عرشه ( DDS ) یا پنا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

absolute majority: اکثریت مطلق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

absolute monarch: پادشاه مستبد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

abuse one's power: از اختیارات سوء استفاده کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abusiveness: فحاشی، دشنام

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

accelerating economy: اقتصاد شتابنده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

accelerating growth: رشد شتابنده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

accession to treaty: الحاق به معاهده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

accession to power: دستیابی و رسیدن به قدرت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

accession to throne: رسیدن و دستیابی به سلطنت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bivouac camp: اردوگاه موقت ( صحرایی )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

evaluation of training: ارزیابیِ آموزش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

intelligence evaluation: ارزیابیِ اطلاعات

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

evaluation of information: ارزیابیِ خبر ( مرحله سوم از پرورش ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

operational evaluation: ارزیابیِ عملیاتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

normal interval: از جلو نظام ( فرمانِ از جلو نظام )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dress right: از راست نظام

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dress left: از چپ نظام

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

noneffective: از کار افتاده ( از نظر جسمی ) ، غیر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

torpedo tube: لوله اژدر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bangalore torpedo: اژدر بَنگال ( وسیله ای است که از آن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aerial torpedo: اژدر هواپایه تعریف: نوعی اژدر که بر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

initial strenght: استعداد اولیه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

organized strenght: استعداد سازمانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

effective strenght: استعداد موجود، استعداد موثر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

use time available: استفاده از زمان موجود ( از ملاحظات ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

proper use of terrain: استفاده مناسب از زمین ( از ملاحظات ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

transfer berth: اسکله انتقال ( عملیات آبخاکی )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

convoy escort: اسکورتِ کاروان

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

probable error: خطای احتمالی ( محتمل )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

compass error: اشتباهِ قطب نما، خطای قرائت قطب نما

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

direct hit: اصابت مستقیم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

principle of mass: اصل تمرکز قوا ( نظامی )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

principle of surprise: اصل غافلگیری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

principle of unity of command: اصل وحدت فرماندهی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

marginal data: اطلاعات حاشیه نقشه ( اطلاعات حاشیه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

defense intelligence: اطلاعات دفاعی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

combat intelligence: اطلاعات رزمی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

technical intelligence: اطلاعات فنی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

camp david accords: پیمان کمپ دیوید

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

out and out accord: توافق کامل، موافقت کامل

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

violate the accord: قرارداد را نقض کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

according to received information: بنابر اطلاعات واصله

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

all inclusive account: گزارش کامل، گزارش جامع

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

annual account: گزارش سالانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

authentic account: گزارش موثق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

biased account: گزارش مغرضانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bring to account: بازخواست کردن، توبیخ کردن، سرزنش کر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

confidential account: گزارش محرمانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

detailed account: گزارش دقیق، گزارش مفصل

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dispatched account: گزارش رسیده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

distorted account: گزارش تحریف شده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

documentary account: گزارش مستند، گزارش موثق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fabricated account: گزارش ساختگی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fragmentary account: گزارش ناقص

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

general account: گزارش کلی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

groundless account: گزارش بی اساس

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

of great account: مهم، با ارزش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

of small account: کم اهمیت، کم ارزش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

warrant officer: افسریار، ستوان یار، ناوبان یار ( ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

field grade: افسر ارشد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

company grade: افسر جزء ( ارتش )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

disciplinary action: اقدام یا اقدامات انضباطی ( تنبیه ان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

strategic materials: اقلام راهبردی ( اقلام و آمادهایی که ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

torsion bar: اهرم تعلیق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sling load: بار خارجیِ بالگرد ( بار آویزان شده ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dummy load: بار کاذب، بار ساختگی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

basic load: بار مبنا

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

allowable load: بار مجاز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flight manifest: بارنامه هواپیما

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

guncotton: باروت پنبه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no notice inspection: بازدید غیرمترقبه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

inspector general: بازرس کل

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

scheduled inspection: بازرسی برنامه ای

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

attack helicopter: بالگرد تهاجمی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lift helicopter: بالگرد ترابری، بالگرد باری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

armed helicopter: بالگرد مسلح

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

left face: به چپ چپ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

right face: به راست راست

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intelligence estimate: برآورد اطلاعاتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

budget estimate: برآورد بودجه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

staff estimate: برآورد ستادی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

operational estimating: برآورد عملیاتی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

estimate of the situation: برآورد وضعیت

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

مدال‌های محسن خادمی