محسن خادمی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

floating bridge: پل شناور

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fixed bridge: پل ثابت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cover and deception: پوشش و فریب

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

flash message: پیام آنی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

immediate message: پیام خیلی فوری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dead stern: دقیقا ( درست ) پاشنه شناور

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

after end: نیمه عقبی شناور

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

forward end: نیمه جلویی شناور

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hawsehole: چشمی لنگر تعریف: سوراخی در نزدیکی د ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اژدر بنگال: bangalore torpedo

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

action mission ship: ناوِ آماده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

advanced course: دوره عالی، دوره پیشرفته

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

after turret: توپِ پاشنه ( شناور )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

alarm push: دکمه آژیر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

allowable catch: صیدِ مجاز

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anti corrosion: ضد زنگ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

claim of sovereignty: ادعای حاکمیت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

groundless accusations: اتهامات بی اساس

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

act in conclusion with somebody: با کسی ساخت و پاخت کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acts in parliament: لوایح پارلمانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

act upon a suggestion: به موجب پیشنهادی اقدام کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

alien act: قانون اقامت بیگانگان ( در کشور )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arms export act: قانون کنترل صادرات تسلیحات

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

humanitarian acts: اعمال بشردوستانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

inhuman acts: اَعمال غیرانسانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

war power act: قانون اختیارات جنگی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mischievous actions: اقدامات شرارت آمیز

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

reciprocal action: اقدام و عمل متقابل

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

air installation: تاسیسات هوایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tactical air navigation: ناوبری هوایی تاکتیکی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stalled tank: تانک از کار افتاده، لاشه تانک

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

light tank: تانک سبُک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

medium tank: تانک متوسط

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mission analysis: تجزیه و تحلیل ماموریت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

target analysis: تجزیه و تحلیل هدف

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

organizational equipment: تجهیزات سازمانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

minefield density: تراکم میدان مین

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ترتیب نیرو: order of battle

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تعویض در محل: relief in place

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

night attack: تک شبانه، شبیخون

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

active diplomacy: دیپلماسی فعال

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

active member: عضو فعال

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

active politician: سیاستمدار فعال

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

violent address: نطق شدیداللحن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

command post exercise: تمرین پاسگاه فرماندهی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

joint exercise: تمرین مشترک، رزمایش مشترک

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

imprest fund: تنخواه گردان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

relative combat power: توان رزمیِ نسبی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

primary gun: توپِ اصلی ( علوم نظامی )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cannoneer: توپچی ( خدمه توپ )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mechanized gun: توپِ مکانیزه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

self propelled artillery: توپخانه خودکششی تعریف: توپخانه خودک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

armored artillery: توپخانه زرهی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

light artillery: توپخانه سبُک

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

heavy artillery: توپخانه سنگین

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

attention to orders: توجه کنید توجه به فرمان گوش به فرما ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

camouflage net: تورِ استتار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

air threat: تهدید هوایی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

machine gun: مسلسل، تیربار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sighting shot: تیرِ قِلِق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تیر قلق: Sighting shot

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

armor piercing: ثاقب ( گلوله )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

armor piercing ammunition: گلوله ثاقب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deputy chief of staff: جانشین ( معاون ) رئیس ستاد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adhesion to principles: پایبندی به اصول

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

adjudgement: فتوی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

administrative court of justice: دیوان عدالت اداری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

administrative rules: قوانین اداری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

administrative policy: سیاست یا خط مشی اداری

١ سال پیش

تایید موبایل و ایمیل

-

همه

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gray zone: منطقه خاکستری تعریف:منطقه خاکستری، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

platform: سکو، بستر، چارچوب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

uah: مخفف: Unmanned autonomous helicopte ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sponson: سکوی بیرون زده از کنار کشتی که روی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

orderly room: آبدارخانه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cutwater: آبشکن؛ جلوترین قسمت دماغه ناو و شکا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

harassing fire: آتش ایذایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

support fire: آتش پشتیبانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

suspension of fire: آتش بس موقت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

weatherproof fuze lighter: آتش زنه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fire and movement: آتش و حرکت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

qualification test: آزمون شایستگی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

oral trade test: آزمون شفاهی ( از اطلاعات عمومی افرا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

field kitchen: آشپزخانه صحرایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

supply by air: آماد از راه هوا

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bulk supply: آماد عمده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

master depot: آمادگاه اصلی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

floating depot: آمادگاه شناور

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

field depot: آمادگاه صحرایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

combined training: آموزش مرکب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unit training: آموزش یگانی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

whip antenna: آنتن شلاقی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

horn antenna: آنتن شیپوری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dummy antenna: آنتن کاذب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

inner confluent unit: واحد متلاقی داخلی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

half way antenna: آنتن نیم موج

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

airborne warning and control system: سامانه کنترل و هشدار زودهنگامِ هواب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rate of advance: آهنگ پیشروی ( در عملیات آبخاکی )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rate of march: آهنگ حرکت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

oath taking: آیین سوگند ( مراسم تحلیف ) - پرسنل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

executive regulation: آیین نامه اجرایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

punishment book: آیین نامه انضباطی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

supply manual: آیین نامه آمادی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

initiative of action: ابتکار عمل

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

condensation cloud: ابر متراکم ( در انفجار سلاح هسته ای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

official communication: ابلاغ، ابلاغیه رسمی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

inform communication: ابلاغ، ابلاغیه رسمی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blast effect: اثر انفجار، اثر موج انفجار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

conduct of fire: اجرای آتش، اجرای تیراندازی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

turning moment: احاطه دورانی ( نظامی )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

double envelopment: احاطه دوطرفه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vertical envelopment: احاطه قائم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hand salute: احترام با دست ( سلام نظامی )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

operational reserve: ذخیره عملیاتی، احتیاط عملیاتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

different in elevation: اختلاف ارتفاع

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dishonorable discharge: اخراج از خدمت ( به علت عدم صلاحیت )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

training directorate: اداره آموزش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

inspectorship directorate: اداره بازرسی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lateral communication: ارتباط جانبی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cryptocommunication: ارتباط رمز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

meaconing communication: ارتباط گمراه کننده ناوبری ( جنگ الک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

field army: ارتش صحرایی ( میدانی )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

combined arms army: ارتش مختلط

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drop altitude: ارتفاع بار ریزی ( هواپیما )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mean sea level: ارتفاع متوسط از سطح دریا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

absolute height: ارتفاع مطلق تعریف: به ارتفاع هواپیم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coordinated height: ارتفاع هماهنگ کننده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زهپاد: زیرسطحی هدایت پذیر از دور ( در حوزه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بالگرد بدون سرنشین: Unmanned autonomous helicopter ( UA ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

geopolitical dimensions: ابعاد ژئوپلتیک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

professor emerita: استاد افتخاری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

strategy of selective engagement: راهبرد دخالت گزینشی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

political islam: اسلام سیاسی ( علوم سیاسی )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

principle of collegiality: اصل تساوی اختیارات ( علوم سیاسی )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

extrajudicial execution: اعدام بدون طی مراحل رویه قضایی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

extremism: افراط گرایی ( علوم سیاسی )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

emerging economy: اقتصاد نوپا، اقتصاد درحال ظهور

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

elections: انتخابات

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

islamic internationalism: بین الملل گرایی ( انترناسیونالیسم ) ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

political thought: اندیشه سیاسی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

macro idea: اندیشه کلان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

islamic revolution: انقلاب اسلامی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

desired ends: اهداف مطلوب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

regional coalition: ائتلاف منطقه ای ( علوم سیاسی )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

objectivist idealism: ایده آلیسم آرمان گرا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

objective idealism: ایده آلیسم عینی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

iranian diaspora: ایرانیان مقیم خارج، ایرانیان خارج ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

air dominance: برتری هوایی ( نظامی )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

economic exclusive zone: منطقه انحصاری اقتصادی ( دریا ) تعر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

eez: منطقه انحصاری اقتصادی ( دریا )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

منطقه انحصاری اقتصادی: exclusive economic zone یا به اختصا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

world energy market: بازار انرژی جهان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reflectivist: بازاندیش گرا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reinterpretation constitutional: بازنویسی قانون اساسی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

executive program: برنامه اجرایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thinking big: بزرگ اندیشی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

private foundation: بنیاد خصوصی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nuclear file: پرونده هسته ای

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

national currency: پول ملی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پول ملی: National currency

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

security consequences: پیامدهای امنیتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

abraham accords: پیمان ابراهیم

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پیمان ابراهیم: Abraham Accords

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

election advertising: تبلیغات انتخاباتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

financial sanctions: تحریم های مالی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

institutional arrangements: ترتیبات نهادی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

international interactions: تعاملات بین المللی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cultural bias: تعصب ( تبعیض ) فرهنگی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

self glorification: تفاخر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mutual consent: توافق دوجانبه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nuclear capability: توانمندی هسته ای

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

distribution of water: توزیع آب، تقسیم آب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

resorting to force: توسل به زور

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

political stability: ثبات سیاسی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

global wealth and power: ثروت و قدرت جهانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

international community: جامعه بین المللی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

republicans: جمهوری خواهان

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

republicanism: جمهوری خواهی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

republican party: حزب جمهوریخواه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

democratic party: حزب دموکرات

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

justice and development party: حزب عدالت و توسعه ( ترکیه )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

liberal democratic party: حزب لیبرال دموکرات

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reactionary rights: حقوق ارتجاعی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

innate rights: حقوق فِطری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

critical reading: خوانش انتقادی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

un secretariat: دبیرخانه سازمان ملل ( United Nation ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

executive order: دستورالعمل اجرایی، فرمان اجرایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

water diplomacy: دیپلماسی آب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the perspicuous religion of islam: دین مبین اسلام

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

extreme right: راست افراطی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

foreign relations: روابط خارجی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bilateral relations: روابط دوجانبه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

realpolitik: سیاست عملی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

national oil corporation: شرکت ملی نفت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

early islam: صدرِ اسلام

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coordination capacity: ظرفیت هماهنگی

١ سال پیش

مدال‌های محسن خادمی