محسن خادمی - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

clandestine relations: روابط مخفیانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

claim of responsibility: مدعی مسئولیت ( شدن )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

class of rulers: طبقه حاکم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

classic dictatorship: دیکتاتوری کلاسیک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

classical poets: شاعران کلاسیک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

clear mechanisms: سازوکارهای روشن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

clear message: پیام روشن/واضح

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

clerical authorities: دستگاه روحانیت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

clerical class: طبقه روحانیت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

clerical guardianship: ولایت فقیه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

close advisor: مشاور نزدیک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

closed doors: درهای بسته

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

closed society: جامعه بسته

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

closest allies: نزدیکترین متحدان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coalition airstrikes: حملات هوایی ائتلاف

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coalition crisis: بحران ائتلاف

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coalition forces: نیروهای ائتلاف

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coalition framework: چهارچوب ائتلاف

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coalition invasion: تهاجم ائتلاف

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coalition members: شرکای ائتلافی، اعضای ائتلاف

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coalition military forces: نیروهای نظامی ائتلاف

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coalition partners: شرکای ائتلافی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coastal base: پایگاه ساحلی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coastal state: کشور ساحلی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

codes of behavior: اصول رفتار، کدهای رفتاری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

co development rights: حقوق توسعه مشترک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coercive efforts: اقدامات زورگویانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coercive means: قوای قهریه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cold blooded murder: قتل بی رحمانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

collaborative design: همکاری در طراحی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

collective diplomacy: دیپلماسی جمعی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

collective fight: مبارزه جمعی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

information contents: مندرجات اطلاعاتی، محتویات اطلاعاتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

meet the approval of: به تصویب. . . رسیدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go to arbitration: به داوری کشیده شدن

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

charge: [در حوزۀ نظامی] به معنای خَرج ( ماد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

city governments: مدیریت شهرها

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

civic duties: وظایف مدنی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

civic groups: گروه های مدنی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

civic law: حقوق مدنی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

civil council: شورای مدنی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

civil crisis: بحران مدنی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

civil freedom: آزادی مدنی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

civil nuclear program: برنامه غیرنظامی هسته ای

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

civil officials: مقامات غیرنظامی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

civil organizations: سازمان های مدنی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

civil organization: سازمان مدنی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

civil research: تحقیقات غیرنظامی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

civil society elements: عناصر جامعه مدنی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

civil society movements: جنبش های جامعه مدنی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

civil state: دولت مدنی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

civil state doctrine: دکترین دولت مدنی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

civilian airfield: فرودگاه غیر نظامی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

civilian areas: مناطق غیرنظامی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

civilian efforts: تلاش های مدنی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

civilian enrichment program: برنامه غنی سازی غیرنظامی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

civilian installations: تاسیسات غیرنظامی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

civilian institutions: نهادهای مدنی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

strait state: کشور صاحبِ تنگه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

choice of targets: انتخاب اهداف

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

christian community: جامعۀ مسیحیان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

christian doctrines: فرقه های مسیحیت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

christian militias: شبه نظامیان مسیحی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

christian towns: شهرهای مسیحی نشین

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

circle members: اعضای حلقه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

circumcision ritual: ختنه سوران، مراسم ختنه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chemical sector: بخش شیمیایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chemical weapons facilities: تاسیسات سلاح های شیمیایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chief assistant: دستیار ارشد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chief goal: هدف اصلی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chief of the judiciary: رئیس قوۀ قضاییه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chief rival: رقیب اصلی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chief underwriter: پشتیبان اصلی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

child prisoners: زندانیان کودک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

china national petroleum corporation: شرکت ملی نفت چین

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

china nuclear engineering corp: شرکت مهندسی هسته ای چین

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chinese muslims: مسلمانان چین

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chinese seminarians: طُلاب چینی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chinese state owned refiners: پالایشگاه های دولتی چین

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

one china policy: خط مشیِ چینِ واحد - خط مشی چین واح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

campaign of intimidation: کارزار ارعاب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

campaign of rejection: کارزار مخالفت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

campaign season: فصل کارزار انتخابات

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

candidate qualification: احراز صلاحیت کاندیداها

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

capable actors: بازیگران قدرتمند/توانمند

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

capable professionals: افراد حرفه ای شایسته

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

capital to assets ratio: نسبت سرمایه به دارایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

car bomb workshops: کارگاه های نصب بمب روی خودروها

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

careful approach: رویکرد محتاطانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

careful examination: بررسی دقیق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cargo flights: پروازهای ترابری، پروازهای باربری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

carpet cleaning facility: کارخانه قالیشویی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

carpet cleaning: قالیشویی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

carrot and stick approach: رویکرد چماق و هویج

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

carrot and stick policy: سیاست چماق و هویج

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

case by case basis: به صورت موردبه مورد/موردی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cash payments: پرداخت نقدی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

castigating: سرزنش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

casting a nuclear core: قالب گیری هسته اتم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catalyze diplomacy: به کار انداختن دیپلماسی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catastrophic consequences: پیامدهای فاجعه بار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catch their breath: نفسی تازه کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

categorical victory: پیروزی قاطع

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

caustic language: زبان نیشدار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cautious statement: بیانیه محتاطانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acting commander: فرمانده موقت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ceasefire approach: رویکرد آتش بس

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ceasefire arrangements: تمهیدات برای برقراری آتش بس، قراروم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ceasefire policy: سیاست آتش بس

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ceasefire talks: مذاکرات آتش بس

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ceding no ground: عقب نشینی نکردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cell leader: رهبر تیم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

center left opposition: اپوزیسیون چپ میانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

center right party: حزب راست میانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

central arbiter: میانجی اصلی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

central asian governments: دولت های آسیای میانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

central biological defense headquarters: قرارگاه مرکزی پدافند زیستی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

central element: عنصر اصلی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

central feature: ویژ گی اصلی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

central government institutions: نهادهای دولت مرکزی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

central player: بازیگر اصلی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

central region: منطقۀ مرکزی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

central security directorate: اداره امنیت مرکزی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

centralized location: مکان خاص/متمرکز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

centralized power structure: ساختار قدرت متمرکز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

centralized presidency: ریاست جمهوری متمرکز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

centrifuge components: قطعات سانتریفیوژ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

centrifuge plant: تاسیسات سانتریفیوژ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

centrifuges in operation: سانتریفیوژهای فعال

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

centrist government: دولت میانه رو، دولت میانه گرا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

centrist parties: احزاب میانه رو

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

centrist voters: رای دهندگان میانه گرا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

century old conflict: مناقشۀ یکصدساله

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ceremonial institution: نهاد تشریفاتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ceremonial position: ِسمت تشریفاتی، مقام تشریفاتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cft provisions: مفاد قانون مقابله با تامین مالی ترو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chalice of poison: جام زهر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

challenges of certainty: چالش های اطمینان یابی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

change in policy: تغییر سیاست

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

change of behavior: تغییر رفتار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chaotic war conditions: هر ج ومر ج شرایط جنگی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

charismatic commander: فرمانده کاریزماتیک ( با جذبه )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

charitable donations: کمک های مالی به سازمان های خیریه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

charitable foundation: بنیاد خیریه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

charitable giving: خیریه ها

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cheaper rate: نرخ ارزان تر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cheat and retreat: فریب و عقب نشینی

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fire direction: هدایت آتش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

staff coordination: هماهنگی ستادی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

commarade: هم رزم، رفیق

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

art of war: هنر جنگ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

naval aviation: هوادریا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

parent unit: یگان مادر، یگان سازمانی یا اصلی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mobile unit: یگان متحرک ( نظامی )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

military thought: اندیشۀ نظامی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nation in arms: تسلیح مردم

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

political impasse: بن بست سیاسی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as good as a play: مثلِ فیلم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as fresh as a rose: مثل هلوی پوست کنده

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

smoke room: اتاقِ سیگار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

floating armoury: اسلحه خانۀ شناور تعریف: شناورهایی ک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mine strip: نوار مین

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aggressor force: نیروی متجاوز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

popular force: نیروی مردمی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fix bayonets: نیزه فَنگ

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

half mast: نیم افراشته ( پرچم )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

half left: نیم به چپ چپ

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

naval attache: وابستۀ دریایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

air attache: وابستۀ هوایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

duty status: وضعیت خدمتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

army attache: وابستۀ زمینی ( ارتش )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sensitive area: منطقه حساس

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

killing area: منطقه کشتارگاه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

area of influence: منطقۀ نفوذ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

area of overlap: منطقۀ واسطه [بلاواسطه]

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

defensive obstacles: موانع پدافندی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tactical obstacles: موانع تاکتیکی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sky wave: موج آسمانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

missile launcher: موشک انداز

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

guided missile: موشک هدایت شونده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

air breathing missile: موشک هواسوز

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

firing positions: مواضع آتش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prepared position: موضع آماده

١ سال پیش

مدال‌های محسن خادمی