محسن خادمی - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

defense policy: سیاست دفاعی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

defense minister: وزیر دفاع

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

defense system: نظام دفاعی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

defense sector: بخش دفاعی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

defense technology: فناوری دفاعی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

defensive and deterrent capability: توانمندی دفاعی و بازدارنده

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

defensive capabilities: توانمندی های دفاعی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

defensive strategy: راهبرد دفاعی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

defiant approach: رویکرد مبارزه جویانه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

defensive power: قدرت دفاعی، توان دفاعی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

defiant posture: مواضع سرسختانه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

defensive measures: تدابیر دفاعی، اقدامات دفاعی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

defiant ideology: ایدئولوژی مبارزه جویانه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

degree of protection: درجه حفاظت

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

definitive victory: پیروزی قاطع

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

delegitimization: مشروعیت زدایی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

degree holder: تحصیل کرده

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

delineation of borders: مشخص کردن مرزها، ترسیم مرزها

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

democrat president: رئیس جمهور دموکرات

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

democratic choice: گزینه دموکراتیک

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

democratic forces: نیروهای دموکراتیک

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

democratic function: کارکرد دموکراتیک

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

democratic institutions: نهادهای دموکراتیک

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

democratic experiment: تجربه دموکراتیک

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

democratic legitimacy: مشروعیت دموکراتیک

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

democratic freedoms: آزادی های دموکراتیک

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

democratic process: روند دموکراتیک

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

democratic politics: سیاست دموکراتیک

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

democratic rights: حقوق دموکراتیک

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

democratic state: کشور دموکراتیک

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

democratic structures: ساختارهای دموکراتیک

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

democratic system: نظام دموکراتیک

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

democratic uprising: قیام دموکراتیک

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

demographic changes: تغییرات در ترکیب جمعیت

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

democratic values: ارزش های دموکراتیک

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

demographic data: داده های جمعیتی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

demographic balance: توازن جمعیتی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

demographic shifts: جا به جایی جمعیتی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deniable action: اقدام قابل انکار

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dental office: مطب دندانپزشکی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dependent government: دولت وابسته

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deposit holder: سپرده گذار

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deployment patterns: الگوهای استقرار

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deposit holders: سپرده گذاران

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

depreciated currency: کاهش ارزش پول

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deputy foreign minister: معاون وزیر امور خارجه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deputy defense minister: معاون وزیر دفاع

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deputy health minister: معاون وزیر بهداشت

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deputy for parliamentary affairs: معاون امور پارلمانی مجلس

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deputy of intelligence: معاون اطلاعات

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

destabilizing activities: فعالیت های بی ثبات کننده

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

destabilizing behavior: رفتار بی ثبات کننده

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

destructive actors: بازیگران مخرب

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

decision making body: مرجع تصمیم گیرنده، نهاد تصمیم گیرند ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

decisive action: اقدام قاطع

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

decision making process: روند تصمیم گیری

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

decisive impact: تأثیر به سزا

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

decisive takedown: ضربات قاطع

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

declining arc: قوس افول، قوس نزولی

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

decolonization process: فرآیند استعمارزُدایی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

declericalization: روحانیت زُدایی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

decline of marjaiya: افول مرجعیت

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deep burnout: فرسودگی شدید

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deep crisis: بحران عمیق

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

decreased military pressure: کاهش فشار نظامی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deep relation: رابطه عمیق

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dedicated revenues: درآمدهای اختصاصی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deep in a mountain: در دل کوه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

defense authorization bill: لایحه اختیارات دفاعی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

debt to gdp ratio: نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deceptive approach: رویکرد فریبکارانه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deceptive behavior: رفتار فریبکارانه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

decade long isolation: انزوای ده ساله

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deciding borders: حدود تصمیم گیری

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

amend: اصلاح کردن، تجدیدنظر کردن

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lost his life: جان خود را از دست داد، جان باخت

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gun battle: نبرد مسلحانه، جنگ مسلحانه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

insurgent group: گروه شورشی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deadly gases: گازهای کُشنده

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

debt market: بازار وام

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deal of the century: معاملۀ قرن [طرح صلح ترامپ]

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dairy sector: بخش لبنیات

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dangerous arms: سلاح های خطرناک

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dangerous behavior: رفتار خطرناک

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

date of expiration: تاریخ انقضا

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

de facto dilution: کمرنگ شدن عملی

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crisis cell: واحد مدیریت بحران

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crisis of legitimacy: بحران مشروعیت

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crippling crisis: بحران فلج کننده

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crisis response: پاسخ به بحران

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

critical component: مؤلفه اساسی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

critical challenge: چالش جدی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

crisis point: نقطه بحرانی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

critical infrastructure networks: شبکه های حساس زیرساختی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

critical energy infrastructure: زیرساخت های کلیدی/حیاتی انرژی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

critical juncture: مقطع حساس

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

critical role: نقش اساسی/حیاتی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crucial duties: وظایف حساس

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

critical link: حلقۀ مهم

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cross sectarian elements: عناصر میان فرقه ای

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crowd control equipment: تجهیزات کنترل جمعیت

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crucial element: عنصر حیاتی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crucial efforts: اقدامات مهم

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crucial opportunity: فرصت سرنوشت ساز

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crude imports: واردات نفت خام

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crucial role: نقش اساسی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cultural committees: کمیته های فرهنگی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cultural context: بستر فرهنگی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cultural conversations: گفتگوهای فرهنگی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cultural engagements: برنامه های فرهنگی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cultural infiltration: نفوذ فرهنگی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cultural mores: آداب و رسوم فرهنگی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cultural policies: سیاست های فرهنگی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cultural invasion: تهاجم فرهنگی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cultural influence: نفوذ فرهنگی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

currency market: بازار ارز

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

currency devaluation: کاهش ارزش پول

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

currency prices: بهای ارز

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

currency transactions: مبادلات ارزی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

currency exchange network: شبکه مبادله ارز

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

current circumstances: شرایط فعلی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

current discussion: مباحث امروز

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cursory look: نگاه گذرا

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

customs authorities: مقامات گمرک

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

customer access: دسترسی مشتریان

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

customs agents: ماموران گمرکی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cyber actors: دست اندرکاران/بازیگران سایبری

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cyber capabilities: توانمندی های سایبری

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cyber deterrence: بازدارندگی سایبری

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cyber domain: عرصۀ سایبری

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cyber espionage operation: عملیات جاسوسی سایبری

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cyber industries: صنایع سایبری

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cyber means: روش های سایبری

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cyber pressure: فشار سایبری

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cyber operation: عملیات سایبری

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cyber sector: حوزۀ سایبری

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cyber threat information: اطلاعات تهدید سایبری

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cyber toolkit: جعبه ابزار سایبری

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cybersecurity firm: شرکت امنیت سایبری

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

counterterrorism conference: کنفرانس مبارزه با تروریسم

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

counterterrorism forces: نیروهای مقابله با تروریسم

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

counterterrorism cooperation: همکاری ضدتروریسم

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

counterterrorism mission: ماموریت مقابله با تروریسم

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

counterterrorism efforts: تلاش های ضدتروریستی، اقدامات ضدترور ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

counterterrorism operation: عملیات ضدتروریسم

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

counting process: فرآیند شمارش آرا

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

counterterrorism troops: نیروهای ضد تروریسم

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

counterterrorism policies: سیاستگذاری های مبارزه با تروریسم

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

country’s economy: اقتصاد کشور

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

court system: نظام قضایی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

course of change: روند تغییر

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

court’s decision: تصمیم دادگاه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

covert means: روش های پنهان

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coverage period: بازه زمانی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

covert action: اقدام پنهان

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

covert military action: اقدام نظامی مخفی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crafty policy: سیاست حیله گرانه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

covert activities: فعالیتهای پنهانی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

creative diplomacy: دیپلماسی خلاق

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

criminal justice reform: اصلاحات حقوق کیفری

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

credit institution: مؤسسه اعتباری

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

credible signal: علامت باورپذیر، اشاره ای در خور اعت ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

criminal activities: فعالیت های مجرمانه

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

criminal prosecution: پیگرد جزایی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

counterterrorism accomplishment: دستاوردی در مبارزه با تروریسم

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

corrupt politicians: سیاستمداران فاسد

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

corrupt system: نظام فاسد

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

corrupting influence: نفوذ فاسد کننده

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

corrupting presence: حضور فسادبرانگیز

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

corrupters: مُفسدان

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

corruption allegation: اتهام به فساد

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

corruption charge: اتهام فساد

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cosmic evil: اظهارات خصمانه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

corruption on earth: فساد فی الارض

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

corruption free government: دولت فسادناپذیر، دولت عاری از فساد

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cost benefit calculus: ارزیابی سود و زیان

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cost to income ratio: نسبت هزینه به درآمد

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

council member: عضو شورا

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

counter pressure policy: سیاست ضدفشار

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cotton cultivation: کشت پنبه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

counter extremism project: پروژه مقابله با افراط گرایی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

counterinsurgency strategy: راهبرد ضدشورش

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

counter pressure campaign: کارزار ضدفشار ِ - [ حدا کثری]

٨ ماه پیش

مدال‌های محسن خادمی