نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
key actors: بازیگران کلیدی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
key aspects: جنبه های کلیدی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
justifiable demands: خواسته های قابل توجیه، خواسته های م ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keen interest: علاقۀ خاص/ شدید
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
international shipping: کشتی رانی بین المللی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
international strait: تنگۀ بین المللی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
international stance: موضع بین المللی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
international supervision: نظارت بین المللی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
international stability: ثبات بین المللی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
international support: حمایت بین المللی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
international system: نظام بین الملل
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
international symbol: نماد بین المللی، چهرۀ بین المللی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
international terrorist networks: شبکه های تروریستی بین المللی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
islamic jurist: فقیه اسلامی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
islamic literature: ادبیات اسلامی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
islamic mythologies: اسطوره های اسلامی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
islamic regime: نظام اسلامی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
islamic medicine: طب اسلامی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
islamic sources: منابع اسلامی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
islamic symbols: نمادهای اسلامی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
islamic summit: اجلاس سران اسلامی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
islamic theology: الهیات اسلامی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
islamic tradition: سنت اسلامی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
islamic warriors: مجاهدان اسلامی، رزمندگان اسلام
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
international observer: ناظر بین المللی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
international observers: ناظران بین المللی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
let alone: چه برسد به. . .
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
intelligence slam dunk: فرصت بزرگ در حوزۀ اطلاعات
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
intelligence support: پشتیبانی اطلاعاتی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
intelligence sources: منابع اطلاعاتی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
intelligence source: منبع اطلاعاتی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
intense international observation: نظارت جدی بین المللی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
interfaith affairs: امور بین ادیان
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
intensified efforts: تلاش های فشرده
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
international actors: بازیگران بین المللی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
international authorities: مقامات بین المللی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
international assistance: کمک های بین المللی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
international bodies: نهادهای بین المللی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
international coalition: ائتلاف بین المللی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
international banking system: نظام بانکی بین المللی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
innocent people: مردم بی گناه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
innovative moves: اقدامات نوآورانه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
innovative strategies: راهبردهای مبتکرانه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
innovative sanctions: تحریم های خلاقانه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
institutional mechanism: سازوکار نهادی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
institutional power: قدرت نهادینه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
instruments of exerting pressure: ابزارهای اعمال فشار
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
independent actions: اقدامات مستقل
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
independent actors: بازیگران مستقل
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
independent military operations: عملیات نظامی مستقل
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
independent networks: شبکه های مستقل
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
independent campaigns: کارزارهای مستقل
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
independent decision making: تصمیم گیری مستقلانه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
independent institutions: نهادهای مستقل
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
independent organizations: سازمان های مستقل
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
independent political body: نهاد سیاسی مستقل
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
independent phenomenon: پدیدۀ مستقل
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
indirect strike: حملۀ غیرمستقیم
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
indirect talks: گفتگوهای غیر مستقیم
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
individual development: توسعۀ فردی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
individual duties: وظایف فردی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
indiscriminate naval mining: مین گذاری بی هدف در دریا
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
inner party alliance: ائتلاف درون حزبی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hunger has no religion: گرسنگی دین نمی شناسد
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hot takes: نظرپردازی های خام و سطحی، تکه خبر د ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hostile regimes: رژیم های متخاصم
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
higher education institutions: مؤسسات آموزش عالی، نهادهای آموزش عا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
higher speed centrifuge: سانتریفوژ پرسرعت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
high level industrial cooperation: همکاری پیشرفتۀ صنعتی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
highest military body: عالی ترین نهاد نظامی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
history of conflict: سابقۀ درگیری
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
host ambassador: سفیر میزبان
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
host country: کشور میزبان
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
host nation: کشور میزبان
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hostile nuclear powers: قدرت های هسته ای متخاصم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hostile attitude: رویکرد خصمانه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hostile neighbors: همسایگان متخاصم
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
high fuel consumption: مصرف سوخت بالا
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
high strategic importance: اهمیت راهبردی بالا
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hegemonic powers: قدرت های برتری طلب
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
heterodox branch of islam: شاخۀ بدعت گذار اسلام
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gun barrel: لولۀ توپ
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
half yearly report: گزارش شش ماهه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hands on commander: فرمانده میدانی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hard fought liberation: آزادسازی در پی نبردهای سخت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hands on approach: رویکرد مداخله جویانه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hardline candidates: نامزدهای تندرو
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hardline elements: عناصر تندرو
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hardline elites: نخبگان تندرو
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hardline supporters: حامیان تندرو
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hardline faction: جناح تندرو
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hardliner politician: سیاستمدار تندرو
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hardliners: تندروان، تندروها، چهره های تندرو، ج ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
harsh backlash: واکنش شدید/ سخت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
harsh sanctions: تحریم های سخت/ شدید
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hateful tone: لحن خصمانه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
head negotiator: مذاکره کنندۀ اصلی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
head of interrogation: رئیس بازجویی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
head of general security: رئیس امنیت عمومی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hegemonic ambitions: امیال سلطه طلبانه، جاه طلبی های سلط ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
government radio and television: رادیو و تلویزیون دولتی، صداوسیما
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
governing style: روش/ سبک حکومت داری
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
government actors: بازیگران دولتی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
government claims: ادعاهای دولت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
government borrowing: استقراض دولتی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
government budget: بودجۀ دولت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
government approval: تصویب/ تأیید دولت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
government coffers: خزانۀ دولت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
government entities: نهادهای دولتی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
government delegation: هیئت دولتی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
government framework: چهارچوب حاکمیت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
generative artificial intelligence: هوش مصنوعیِ مولّد
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gasoline consumption: مصرف بنزین
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fruitful results: نتایج دلخواه/ پربار
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fuel capacity: ظرفیت سوخت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fuel crisis: بحران سوخت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fuel cycle capability: توانمندی در زمینۀ چرخۀ سوخت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fuel delivery: تحویل سوخت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fuel prices: قیمت سوخت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fuel purchase card: کارت خرید سوخت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fuel production: تولید سوخت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fuel subsidy: یارانۀ سوخت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fuel truck: تانکر سوخت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fuel rationing: سهمیه بندی سوخت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fuel voucher: کوپن سوخت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
full access: دسترسی کامل
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
full allegiance: وفاداری/ بیعت کامل
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
full intelligence mastery: اشراف اطلاعاتیِ کامل
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
full blown crisis: بحران تمام عیار
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
full fledged war: جنگ تمام عیار
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
full scale enrichment: غنی سازی حداکثری
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
foreign navies: نیروهای دریاییِ خارجی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
foreign observers: ناظران خارجی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
foreign occupation: اِشغال خارجی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
foreign occupiers: اشغالگران خارجی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
foreign officials: مقامات خارجی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
foreign operation: عملیات خارجی ( روابط بین الملل )
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
foreign partners: شرکای خارجی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
foreign policy achievement: دستاورد سیاست خارجی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
foreign policy achievements: دستاوردهای سیاست خارجی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
foreign policy agenda: دستور کارِ سیاست خارجی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
foreign policy issues: مسائل سیاست خارجی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
foreign policy objectives: اهداف سیاست خارجی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
foreign policy orientation: جهت گیری سیاست خارجی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
foreign policy priorities: اولویت های سیاست خارجی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
foreign powers: قدرت های خارجی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
foreign prisoners: زندانیان خارجی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
foreign prisoner: زندانی خارجی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
foreign provocation: تحریک خارجی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
foreign proxies: گروه های نیابتیِ خارجی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
foreign reserves: ذخایر ارزیِ خارجی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
forward defense: خطوط مقدم دفاعی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
foundation for defense of democracies: بنیاد دفاع از دموکراسی ها
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fragile relationship: روابط شکننده
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
free and fair vote: انتخابات آزاد و منصفانه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
free flow of energy: جریان آزاد انرژی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
free elections: انتخابات آزاد
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
flowery rhetoric: چرب زبانی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
followers of the imam’s line: پیروان خطّ امام
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
follow on actions: اقدام های بعدی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
follow on attacks: حملات بعدی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
food distribution system: شبکۀ توزیع غذا
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
food prices: قیمت خوراک، قیمت مواد غذایی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
food subsidies: یارانه های غذایی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
forced emigration: مهاجرت اجباری، کوچ اجباری
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
forced exile: تبعید اجباری
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
force protection: محافظت از نیرو[ها]
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
forceful attempt: تلاش قدرتمندانه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
brutal: بی رحم، وحشی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ban: ممنوع کردن، منع کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
coincide: مصادف شدن، همزمان بودن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fleet: ناوگان ( دریا )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
vessel: 1 - کشتی 2 - رگ
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
allocate: اختصاص دادن، تخصیص دادن، واگذار کرد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ambition: جاه طلبی، بلندپروازی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
flooding crisis: بحران سیل
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
flood of money: سرازیر شدن پول
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
financial reforms: اصلاحات مالی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
financial rescue: نجات مالی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
financial relationships: روابط مالی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
financial restraints: محدودیت های مالی/ اقتصادی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
financial restructuring: اصلاح ساختار مالی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
financial reserves: ذخایر مالی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ration: جیره، سهمیه، آذوقه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
conundrum: معما، معضل
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
agenda: دستورکار، دستور جلسه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
campaign: کارزار، پیکار، لشکرکِشی، مجموعه عمل ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
atomize: تجزیه کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
angle: نگرش، دیدگاه، عقیده، نظر، زاویه، گو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
allot: اختصاص دادن، در نظر گرفتن، تقسیم کر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
undeniable: مسلم، انکار ناپذیر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
زهپاد: زیرسطحی هدایت پذیر از دور ( در حوزه ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the middle ages: قرون وسطی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
anti establishment: مخالف حکومت ، ضدِ نظام
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
coastline: خط ساحلی، نوار ساحلی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
benefactor: حامی، پشتیبان، خیر، نیکوکار
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
adventurous: ماجراجو - ( یانه )
١ سال پیش