ستاره عالمی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

white elephant: شیئی کم مصرف و جا تنگ کن امّا گرانق ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

living from hand to mouth: دست به دهان زندگی کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the lap of luxury: در ناز و نعمت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in the lap of luxury: در ناز و نعمت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep one's head above water: گلیم خود را از آب بالا کشیدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make ends meet: خرج و دخل را در توازن نگاه داشتن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be rolling in it: تو پول غلت زدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

not have a penny to one's name: آهی در بساط نداشتن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

them and us: آن کلّه گنده ها و ما فقیر فقرا

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

in queer street: آس و پاس؛ مفلس بودن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make a pile: بار خود را بستن؛ پول هنگفتی به جیب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

strike it rich: ناگهان پول و پله ای به هم زدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

down and out: بی خانه و کاشانه؛ آسمان جل؛ آس و پا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be in the money: در پول غلت خوردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have money to burn: پول از پارو بالا رفتن؛ بی پروا خرج ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

have money to burn: پول از پارو بالا رفتن؛ بی پروا خرج ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

money doesn't grow on trees: پول که علف خرس نیست

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on easy street: در رفاه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pleasant hours fly fast: عمر اگر خوش گذرد زندگی نوح کم است.

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

look down on: با نظر حقارت نگریستن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put someone up: به کسی موقتاً جا دادن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

put someone up: به کسی موقتاً جا دادن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

put off: توی ذوق کسی زدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dark horse: تودار؛ مرموز؛ آب زیرکاه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

real estate agency: بنگاه معاملاتی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

flying visit: دیدار کوتاه؛سرزدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flying visit: دیدار کوتاه؛سرزدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do it or else: هر چه دیدی از چش خودت دیدی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

do it or else: هر چه دیدی از چش خودت دیدی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the sky will not fall in: آب از آب تکون نمیخوره

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the sky will not fall in: آب از آب تکون نمیخوره

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

broadside: انتقاد شدید

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

broadside: انتقاد شدید

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lie through your teeth: دروغ محض گفتن وقتی می خواهیم تاکید ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

livestock: دام و طیور

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

numero uno: بهترین

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sialolithiasis: سنگ بزاقی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abdominocentesis: تخلیه مایع غیر طبیعی از حفره شکم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

analplasty: ترمیم مقعدی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

maculopapular rash: راش پوستی برآمده

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های ستاره عالمی