نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
knowledge is power: توانا بود هر ک دانا رود
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
knowledge is power: توانا بود هر ک دانا رود
١٠ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
all roads lead to rome: آسمان همه جا یه رنگه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
all roads lead to rome: آسمان همه جا یه رنگه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fish in troubled water: از آب گل آلود ماهی گرفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
all is well that ends well: شاهنامه اخرش خوشه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
all is well that ends well: شاهنامه اخرش خوشه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
to what end: به چه منظور یا هدفی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to what end: به چه منظور یا هدفی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
upon my word: به شرافتم قسم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
upon my word: به شرافتم قسم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it doesn't answer my purpose: به درد من نمیخوره
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it doesn't answer my purpose: به درد من نمیخوره
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's not concern of mine: به من ربطی نداره
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
honesty is the best policy: ادم خوش حساب شریک مال مردم است
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't twist the lions tail: با دم شیر بازی نکن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he played off the job: کار رو از سر خودش وا کرد
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he went back on his word: زیر قولش زد
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
knock on woods: زدن به تخته
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have learned it by fits and starts: جست وگریخه یاد گرفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
they served him out: حقشو کف دستش گذاشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he didn't turn hair: خم به ابرو نیاوردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't lose your hair: دست پاچه نشو
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
don't lose your hair: دست پاچه نشو
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
in a family way: بدون رو دربایسی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in a family way: بدون رو دربایسی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he makes mountains out of molehills: از کاه کوه ساختن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to rub on a raw nerve: رو اعصاب راه رفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we came to a rupture: کلاهمون تو هم رفت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she takes after her mother: به مامانش رفته
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as easy as a pie: مث آب خوردن راحته
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he make mountains out of molehills: از کاه کوه ساختن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to rub on on a raw nerve: رو اعصاب راه رفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we came to a rapture: کلاهمون تو هم رفت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to root out the faults: ریشه کن کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to kill with weariness: از شدت خستگی از پا در آمدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to trump up an excuse: بهانه تراشیدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
double decede bus: اتوبوس دو طبقه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
recycled: بازیافتی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
recycled: بازیافتی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١٠ ماه پیش