Parisa Jahaniyan - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sharp knock: A sharp knock and the door flies op ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

squint up: He squints up at the fading sunligh ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

insignificant detail: جزئیات کم اهمیت

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spin back: I spin back to see Adam staring atm ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

his eyes are wide: چشم هاش گرد شده است .

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what the hell were you thinking: پیش خودت چی فکر می کرد؟

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you're insane: تو رسما خلی You're insane.

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

want you dead: No wonder he wants you dead. تعجبی ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tight breath: Take a tight breath. نفس کوتاهی می ...

٤ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

with all force: با تمام نیرو

٤ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prevent from: The rain prevented me from going. ...

٤ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hard laugh: He laughed a hard laugh. از ته دل ...

٤ هفته پیش

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-

همه

٤ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

being nasty: You are being very nasty. خیلی بدج ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's all right: همه چی مرتبه

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to address the situation: برطرف کردن مشکل

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shaky breath: I take shaky breath. عصبی نفس کشید ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shower floor: کف حموم

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

besides oneself: از دست دادنِ حالت عادی ( beside one ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you worthless piece of shit: کثافت بی ارزش

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

summer breeze: نسیم تابستانی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bare bough: Through the window he could see a b ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

across the table: He looked across the table, at the ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

peek up: دزدکی نگاه کردن

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go pink: My cheeks go pink گونه هایم گل اند ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be a case in point: �وجه مثبت، مزیت� Many native Engli ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sad time: it was a sad time for all of us. ر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rightabout: He stared at me without a word, and ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drawn blind: followed by two carriages with draw ...

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

warm center: Instead of being the warm center of ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

held my tongue: جلوی زبانم رو گرفتم

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

proposed to: … and she made up her mind to accep ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shirt sleeves: He was in shirt sleeves & carpet sl ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ذهنم درگیر: I have a lot on my mind ذهنم خیلی ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fine part: . It had a fine part to play in the ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

breath giving air: There was so much to read, for one ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ran toward: The lawn started at the beach & ran ...

٥ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١ سال پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های Parisa Jahaniyan