تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تبدیل کردن شرایط و وضعیت سخت و دشوار به شرایط مطلوب to turn a difficult or negative situation into a positive one or to make the best out of a bad s ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مکالمه و بحثی که پر از شور و حرارت و اشتیاق در جریان است.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Fenestral placenta مامایی: جفت منفذ دار ( نوع خاصی از جفت )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Scale off the tartar جرمگیری دندان

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عجیب غریب مثال Someone who is kooky is slightly strange or eccentric, but often in a way which makes you like them. [informal] It's slightly kooky, ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سکته ایسکمیک Clinicians may use the term cerebrovascular insult ( CVI ) as a synonym for a stroke

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تحول اجتماعی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Deafening silence سکوت و صحبت نکردن و پاسخ ندادن خصوصا وقتی که از ما انتظار میرود که پاسخی بدهیم.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

superlatively=extremely به شدت فوق العاده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Strike someone down ۱_کشتن کسی ۲_ناتوانی و از پا درآمدن در اثر ابتلا به بیماری شدید و صعب العلاج مثال: He was struck down by polio when he was a tee ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

انجام کاری به صورت بی مهارت و بدون رعایت ریزه کاری و ظرافت و بدون دقت

پیشنهاد
١

تکرر ادرار داشتن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Cut deep ضد حال زدن مثال: !You cut deep بد زدی به پرم زدی تو بُرجَکم

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Un _beef نا مرئی کردن

پیشنهاد
٠

وقتی از این عبارت استفاده میشود که چیزی کاملا در انحصار کسی یا گروهی باشد.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Barium meal test اصطلاح پزشکی: تست بلع باریوم در این روش، محلول باریم سولفات بلعیده شده پوشش مری، معده و روده کوچک را می پوشاند تا بتوان آن ها را با ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Micromotion در پزشکی: مایکروموشن در مفاصل به معنی بی ثباتی در حرکات ریز یا ظریف مفاصل است که این حرکات ریز ، خارج از محدوده نرمال هستند و باعث ایجاد ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Let off the leash If someone is off the leash, they are no longer restricted or controlled. To free آزاد و بدون محدودیت بودن مثال: He felt like he w ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

اصطلاح پزشکی معادل دیستونی یا ناتوانی در شروع حرکت بی حرکتی و فلج موقت

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

To come off something معنی دراوردن ( مثلا دراوردن توده و تومور ) هم میدهد. مثال: This lump really needs to come off. واقعا نیاز است که این توده درا ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثال: I have to cut my running short باید دوندگی ام را کنار بگذارم.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

niggling pain درد و ناراحتی خفیف اما پایدار که به مدت طولانی فرد را آزار می دهد.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Rare air 1 - هوای با چگالی کم= rare air ۲_ وقتی با performance می اید معنی عملکرد موفقیت آمیز و بزرگ میدهد ، یعنی کاری که هر کسی نمیتواند انجام دهد و ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

brain tattoo those ideas that are so deeply embedded in your mind that they act as your default reactive position.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

lock and load Prepare for an imminent event. get ready for action prepare for action" "get ready for a challenge. نوعی فرمان نظامی است با عنوان آ ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در پزشکی Ural نام یک دارو است دارویی که به فرم قرص و پودر جوشان است و برای درمان عفونت مجاری ادراری و افزایش ph ادرار کاربرد دارد.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترک پوستی یا ااستریا یا همان ترک های پوستی که در اثر بارداری و چاقی و لاغری روی پوست ایجاد میشود. معادل stretch mark

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دندان لب پر شده ( دندانی که گوشه اش شکسته )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Run off my feet به معنی بسیار پر مشغله بودن است to be very busy مثال: We are run off our feet trying to fill orders.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Tack down= to fix to the ground فیکس و ثابت شدن روی زمین مثال: Falls can be prevented by ensuring that carpets are tacked

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

needle mover A�factor�which�noticeably�influences�a�performance عاملی که تاثیر قابل توجهی بر عملکرد دارد. مثال در جمله: This regimen is the ultimate ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

A sharps injury is a penetrating stab wound from a needle, scalpel, or other sharp object that may result in exposure to blood or other body fluids. ...

پیشنهاد
٠

سیر پیشرفت بیماری ( خصوصا در مورد بیماری های مزمن ) the trajectory of the disease

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Temporary measure اقدام موقت

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پزشک ارائه دهنده خدمت

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خدمات ارائه شده Renderd services

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در پژوهشهای علمی Audited population به معنی جمعیت مورد بررسی میباشد.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خود کارآمدی فرد در هنگام بروز درد ( برای کنترل درد )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Quitline خط تلفن برای مشاوره ترک اعتیاد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیراپزشکی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیراپزشکان

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

سپاس

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افراد بدبین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مثال Snuggling a cup of tea ترجمه:در دست گرفتن یک فنجان چای گرم مترادف: Grab Carry Hold

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Flagging spirit روحیه ضعیف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در بیماری پسر حبابی که یک بیماری بسیار نادر است کودک مشکل شدید سیستم ایمنی دارد و مجبور است به صورت ایزوله در حبابی پلاستیکی زندگی کند تا از انواع بی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مثال در پزشکی The patient's body cant break down fat. بدن بیمار نمیتواند چربی را تجزیه کند.

٢