دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
١٤٠
رتبه در دیکشنری
١٠,٦٧٢
لایک
١٤
دیسلایک
١
جدیدترین پیشنهادها
١ ماه پیش
١
to make someone feel confused or unhappy باعث ناراحتی کسی شدن، معذب کردن کسی، گیج کردن کسی
١ ماه پیش
٠
of a criminal - with positive proof of guilt جرم قابل اثبات
١ ماه پیش
٠
( idiomatic, informal ) To enthusiastically accept an offer. مشتاقانه پیشنهاد کسی را پذیرفتن
١٠ ماه پیش
٠
خرید یا فروش چیزی به بهای بسیار ناچیز
١٠ ماه پیش
٠
سرگردانی، توسط جریانی به این سو و آن سو برده شدن، پرسه بی هدف
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.