تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تماسی که شرکت با مشتری میگیره برای اینکه نظر مشتری را جلب کنه ( یا بعضی وقت ها پی گیری کار رو می کنند )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

روز پیشنهادی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کسی را سر عقل آوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آدم عوضی

پیشنهاد
٢

جوجه رو آخر پاییز می شمارند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

بر روی چیزی نشستن یا در در نزدیکی لبه چیزی قرار داشتن We perched on bar stools and had a beer