پیشنهادهای farshasb jamshasb (٦)
٤٦
١ سال پیش
٠
تماسی که شرکت با مشتری میگیره برای اینکه نظر مشتری را جلب کنه ( یا بعضی وقت ها پی گیری کار رو می کنند )
١ سال پیش
٠
روز پیشنهادی
١ سال پیش
١
کسی را سر عقل آوردن
١ سال پیش
٠
آدم عوضی
١ سال پیش
٢
جوجه رو آخر پاییز می شمارند.
١ سال پیش
٦
بر روی چیزی نشستن یا در در نزدیکی لبه چیزی قرار داشتن We perched on bar stools and had a beer