دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
١٢٢
رتبه
رتبه در دیکشنری
١٠,٩٥٤
لایک
لایک
٨
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
١١ ماه پیش
دیدگاه
٠

کاری را شروع کردن، کاری را در عمل تست کردن when you have to face your challenges efforts are put to the test when theory becomes a practice How much ...

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
٣

چیزی پنهان شده، مخفی شده They found a lot lurking between the teeth. اونها چیزهای زیادی را که بین دندانها پنهان شده بود، پیدا کردند.

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
٠

به معنای جای پا سفت کردن یا جای پا باز کردن است. We are still trying to gain a foothold in the Japanese market. ما هنوز در تلاشیم تا بتونیم در بازا ...

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
١

:be born with a silver spoon in your mouth to be born into a rich family

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
٣

be plagued by/with something یعنی درگیر یا گرفتار چیزی شدن، مثال In those days Northern Ireland was not yet plagued by bitter civil strife, and the ...

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.