دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
١٢٢
رتبه
رتبه در دیکشنری
١١,٤٠٥
لایک
لایک
٢
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٥ روز پیش
دیدگاه
٠

🔹 واژه ی “recurring” به معنای: تکرارشونده، بازپدیدشونده، اتفاق افتاده به صورت مکرر 🧠 1. Common adjective noun combinations ( ترکیب های صفت اسم ) ...

تاریخ
٥ روز پیش
دیدگاه
٠

کرارشونده، بازپدیدشونده، اتفاق افتاده به صورت مکرر 🧠 1. Common adjective noun combinations ( ترکیب های صفت اسم ) Collocation معنی فارسی recurring p ...

تاریخ
٣ هفته پیش
دیدگاه
٠

FINANCE, ACCOUNTING to give a list of the different amounts that have been spent and received, for example, on a bank statement: برای ارائه فهرستی از ...

تاریخ
٣ هفته پیش
دیدگاه
٠

summarizing = summarize ing summarize : خلاصه کردن، خلاصه ساختن، بطور مختصر بیان کردن فعل گذرا ( transitive verb ) حالات: summarizes, summarizing, s ...

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٠

a type of mollusc ( /ˈmɒl. əsk/ ) , such as an oyster, that has its body inside two connected shells نوعی نرم تنان، مانند صدف، که بدنش درون دو پوسته ...

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.