پیشنهاد‌های محمدرضا سلطانی زرندی (مؤلف) (١١,٩٩١)

بازدید
٨,٧٦٠
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کم اکسیژن خونی ( اسم ) : ذخیره ناکافی اکسیژن در خون شریانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آهسته دمی ( اسم ) : تنفس بسیار آهسته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هیپوتروپی ( اسم ) : شکلی از انحراف چشم که در آن یک چشم به سمت پایین نگاه می کند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کم مویی ( اسم ) : حالتی که در آن موی کمتر از حد معمول رشد می کند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

فرضیه ( اسم ) : توضیح پیشنهادی برای یک مشاهده یا نتیجه تجربی که سپس با بررسی بیشتر اصلاح یا رد می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هیپوتنار ( صفت ) : مربوط به قسمت چربی نرم کف دست در زیر انگشت کوچک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

زیرنَهَنج ( اسم ) : بخشی از مغز در بالای غده هیپوفیز که تولید هورمون ها توسط غده هیپوفیز را کنترل می کند و عملکردهای مهم بدن مانند گرسنگی، تشنگی و خو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هورمون آزاد کننده ( اسم ) : هورمونی که از هیپوتالاموس ترشح می شود و باعث می شود غده هیپوفیز هورمون های خاصی را ترشح کند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

کم فشار خون ( صفت ) : دارای فشار خون پایین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ضعف ( اسم ) : حالت سستی بدنی غیرمعمول

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اگزمای واریسی/ ناشی از انباشتگی ( اسم ) : اگزمایی که بر روی پاها ایجاد می شود و ناشی از گردش خون نامناسب است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هیپوسپادیاس ( اسم ) : وضعیت مادرزادی دیواره واژن یا مجرای ادرارمردانه، به طوری که سوراخ در قسمت زیرین آلت تناسلی یا واژن ایجاد می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کم حساس ( صفت ) : کمتر از حد معمول حساس بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هیپوپیون ( اسم ) : تجمع چرک در زلالیه در اتاقک قدامی چشم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کم پروترومبین خونی ( اسم ) : وضعیتی که در آن، پروترومبین کافی در خون وجود ندارد، به طوری که فرد به راحتی خونریزی می کند و دچار کبودی می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کم پروتئین خونی ( اسم ) : وضعیتی که در آن پروتئین کافی در خون وجود ندارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

قلب چپ کم رشد یافته ( اسم ) : یک اختلال جدی قلبی که در آن سمت چپ قلب به درستی رشد نمی کند و در عرض شش هفته پس از تولد منجر به مرگ می شود مگر اینکه جر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کم ‏رویشی ( اسم ) : عدم رشد یا تشکیل نادرست یک بافت بدن یا یک عضو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کم کاری هیپوفیز ( اسم ) : حالتی که در آن غده هیپوفیز کم کار است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کم فشاری خون ( اسم ) : وضعیتی که در آن فشار خون بسیار پایین است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

غده هیپوفیز ( اسم ) : غده درون ریز اصلی بدن که هورمون هایی ترشح می کند که غدد دیگر را تحریک می کند. غده هیپوفیز به اندازه یک نخود است و از قاعده مغز، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

غده هیپوفیز ( اسم ) : غده درون ریز اصلی بدن که هورمون هایی ترشح می کند که غدد دیگر را تحریک می کند. غده هیپوفیز به اندازه یک نخود است و از قاعده مغز، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هیپوفیز برداری ( اسم ) : برداشتن غده هیپوفیز با جراحی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

حلق حنجره ای ( اسم ) : بخشی از حلق بین استخوان لامی و پایین غضروف حلقوی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کم سدیم خونی ( اسم ) : کمبود سدیم در خون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کم پتاسیم خونی ( اسم ) : کمبود پتاسیم در خون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کم انسولینی ( اسم ) : وضعیتی که در آن بدن اغلب به دلیل مشکل در پانکراس، انسولین کافی ندارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کم تعریقی ( اسم ) : وضعیتی که در آن، فرد عرق بسیار کمی تولید می کند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

زیر زبانی ( صفت ) : 1. زیر یا در سمت پایین زبان 2. مربوط به عصب زیر زبانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سوزن زیر پوستی ( اسم ) : سوزنی برای تزریق مایع در زیر پوست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تزریق زیرجلدی ( اسم ) : تزریق یک مایع، به عنوان مثال یک داروی مسکن، در زیر پوست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پرحجمی خون ( اسم ) : وضعیتی که در آن، پلاسمای بیش از حد در خون وجود دارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

( صفت ) : 1. هایپرتونیک : مربوط به محلولی که فشار اسمزی بالاتری نسبت به محلول مشخص شده دیگر دارد. 2. پرکشش: مربوط به ماهیچه ای که تحت کشش زیاد غیرمعم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هیپرتونی ( اسم ) : افزایش سفتی و اسپاستیسیته عضلات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پرکاری تیروئید/ تیروئید سمی ( اسم ) : وضعیتی که در آن غده تیروئید بیش از حد فعال است و مقادیر غیرعادی هورمون های تیروئید را در خون ترشح می کند و باعث ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

پرکاری تیروئید ( اسم ) : وضعیتی که در آن غده تیروئید بیش از حد فعال است و مقادیر غیرعادی هورمون های تیروئید را در خون ترشح می کند و باعث تپش قلب، تعر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

فزون گرمایی ( اسم ) : دمای بسیار بالای بدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بیش فاصلگی ( اسم ) : وضعیتی که در آن فضای زیادی بین دو عضو یا قسمتی از بدن وجود دارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بیش حساس ( صفت ) : مربوط به فردی که شدیدتر از حد معمول به یک آنتی ژن واکنش نشان می دهد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پر کاری هیپوفیز ( اسم ) : وضعیتی که در آن غده هیپوفیز بیش از حد فعال است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

استخوان فزونی ( اسم ) : رشد بیش از حد در سطح خارجی استخوان، به ویژه استخوان پیشانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تومور گراویتز/ هیپرنفروم ( اسم ) : یک تومور بدخیم در یاخته های کلیه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

بیش سدیم خونی ( اسم ) : یک وضعیت جدی که اغلب در نوزادان یا افراد مسن رخ می دهد، که در آن به دلیل از دست دادن آب و الکترولیت ها از طریق اسهال، تعریق ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دوربینی ( اسم ) : حالتی که در آن کسی اشیایی را که فاصله زیادی باز او دارند با وضوح بیشتری می بیند، اما نمی تواند اشیاء نزدیک را ببیند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوربینی ( اسم ) : حالتی که در آن کسی اشیایی را که فاصله زیادی باز او دارند با وضوح بیشتری می بیند، اما نمی تواند اشیاء نزدیک را ببیند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

پر انسولینی ( اسم ) : واکنش یک فرد دیابتی به دوز بیش از حد انسولین یا به کاهش قند خون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پرشیری ( اسم ) : حالتی که در آن شیر بیش از حد ترشح می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بیش خمش ( اسم ) : عمل خم کردن مفصل بیش از محدوده معمول

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بیش/ چند انگشتی ( اسم ) : حالتی که تعداد انگشتان دست یا پا بیش از حد معمول باشد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بیش کلریدریک معدی ( اسم ) : مقدار زیاد اسید کلریدریک در معده