پیشنهادهای محمدرضا سلطانی زرندی (١٠,٠٤٤)
پیراش آماس ( پریکاردیت ) مزمن/ پیراش آماس فشارنده: ( اسم ) حالتی که در آن پریکارد ضخیم می شود و از عملکرد طبیعی قلب جلوگیری می کند.
پیراش آماس ( پریکاردیت ) مزمن/ پیراش آماس فشارنده: ( اسم ) حالتی که در آن پریکارد ضخیم می شود و از عملکرد طبیعی قلب جلوگیری می کند.
پری آرتریت مزمن: ( اسم ) التهاب بافت های دور مفصل شانه.
التهاب مزمن لوزالمعده: ( اسم ) التهاب مداوم پس از حملات مکرر پانکراتیت حاد، که در آن غده کلسیفیه می شود.
بیماری گرانولوماتوز مزمن: ( اسم ) نوعی التهاب که در آن ماکروفاژها در نتیجه عفونت به سلول های اپیتلیال مانند تبدیل می شوند، مانند سل یا سارکوئیدوز.
التهاب مزمن زکامی بینی: ( اسم ) شکل مداوم التهاب بینی که در آن موکوس زیادی توسط غشای مخاطی ترشح می شود.
آپاندیسیت مزمن: ( اسم ) حالتی که در آن آپاندیس کرمی شکل همیشه اندکی ملتهب است.
آبسه مزمن: ( اسم ) آبسه ای که در یک دوره زمانی به کندی ایجاد می شود.
نقشه نگاری فام تن: ( اسم ) روشی است که توسط آن موقعیت ژن ها بر روی کروموزوم مشخص می شود.
کروم: ( اسم ) عنصر کمیاب فلزی با عدد اتمی 24
کات گوت کرومیک: ( اسم ) نخ کات گوت که با کروم سخت می شود تا کندتر در بدن حل شود.
کرومیک اسید: ( اسم ) اسید ناپایدار که فقط به صورت محلول یا نمک موجود است و گاهی برای از بین بردن زگیل استفاده می شود.
کوردیت: ( اسم ) التهاب تارهای صوتی
کندروما: ( اسم ) توموری که از بافت غضروفی تشکیل شده است.
کوروئیدوسیکلیت: ( اسم ) التهاب مشیمیه و جسم مژگانی
کوروئیدیت: ( اسم ) التهاب مشیمیه در کره چشم
نمونه برداری از پرزهای برون مایه: ( اسم ) یک آزمایش غربالگری قبل از تولد که با بررسی سلول های پرزهای کوریونی غشای بیرونی جنین که دارای DNA مشابه جنین ...
غضروف کژپروری: ( اسم ) هر گونه اختلال در غضروف
کندرودیسپلازی: ( اسم ) یک اختلال ارثی غضروف که با کوتولگی مرتبط است.
کندروکلسینوزیس: ( اسم ) وضعیتی که در آن رسوبات فسفات کلسیم در غضروف مفصلی یافت می شود.
غضروف آماس: ( اسم ) التهاب غضروف
کولین استراز: ( اسم ) آنزیمی که استر کولین را تجزیه می کند.
کولین: ( اسم ) ترکیبی که در متابولیسم چربی و پیش ساز استیل کولین نقش دارد.
اسید کولیک: ( اسم ) یکی از اسیدهای صفراوی
کلستروز: ( اسم ) التهاب کیسه صفرا با رسوبات کلسترول kə|. lestə|'rəυsIs
صفراایستایی: ( اسم ) حالتی که در آن تمام صفرا به روده نمی رود بلکه مقداری در کبد باقی می ماند و باعث یرقان می شود.
کولدوکوتومی: ( اسم ) عمل جراحی برای ایجاد برش در مجرای صفراوی مشترک برای برداشتن سنگ کیسه صفرا
کولدوکوستومی: ( اسم ) عمل جراحی برای ایجاد سوراخ در مجرای صفراوی
کلانژیوپانکراتوگرافی: ( اسم ) معاینه مجاری صفراوی و پانکراس با اشعه ایکس
کلانژیولیت: ( اسم ) التهاب مجاری کوچک صفراوی
صفراخونی: ( اسم ) وجود مقدار غیرعادی صفرا در خون
کیست شکلاتی: ( اسم ) کیست تخمدان حاوی خون قهوه ای مانده
کلدوکولیتوتومی: ( اسم ) عمل جراحی برای برداشتن سنگ صفراوی با برش در مجرای صفراوی
زَهره بری: ( اسم ) یک عمل جراحی برای ایجاد بریدگی در کیسه صفرا، معمولاً برای برداشتن سنگ های صفراوی
کوله سیستوکینین: ( اسم ) هورمونی که توسط سلول های بالای روده کوچک ترشح می شود. کیسه صفرا را تحریک می کند و باعث انقباض و آزاد شدن صفرا می شود.
کوله سیستودودودنوستومی: ( اسم ) یک عمل جراحی برای اتصال کیسه صفرا به دوازدهه برای عبور صفرا به روده، هنگامی که مجرای صفراوی اصلی مسدود شده است.
کُله کلسیفرول: ( اسم ) شکلی از ویتامین D که به طور طبیعی در روغن های کبد ماهی و زرده تخم مرغ یافت می شود.
نشانگان رستوران چینی: ( اسم ) یک وضعیت حساسیتی که پس از خوردن غذای طعم دار با مونوسدیم گلوتامات سردردهای شدیدی را در افراد ایجاد می کند ( غیررسمی ) .
طب چینی: ( اسم ) سیستم تشخیص، درمان و پیشگیری از بیماری که در طی قرن ها در چین توسعه یافته است. در این روش از گیاهان، مواد معدنی و محصولات حیوانی، ور ...
حمایت از کودک: ( اسم ) اقدامات انجام شده برای جلوگیری از سوء استفاده، بی توجهی یا بهره کشی از هر نوع نسبت به کودکان
کلینیک سلامت کودک: ( اسم ) کلینیک ویژه برای بررسی سلامت و رشد کودکان خردسال زیر سن مدرسه.
سرمازدگی: ( اسم ) حالتی که در آن پوست انگشتان دست، انگشتان پا، بینی یا گوش به دلیل قرار گرفتن در معرض سرما، قرمز، متورم و خارشی می شود.
chilblain= سرمازدگی: ( اسم ) حالتی که در آن پوست انگشتان دست، انگشتان پا، بینی یا گوش به دلیل قرار گرفتن در معرض سرما، قرمز، متورم و خارشی می شود. ...
شیمی آرایی: ( اسم ) حرکت یک سلول هنگامی که به یک ماده شیمیایی جذب یا از طرف آن دفع می شود.
علامت شیمیایی: ( اسم ) حروفی که نشان دهنده یک ماده شیمیایی هستند.
کیروپومفولیکس: ( اسم ) اختلالی در پوست که در آن تاول های ریز روی کف دست ظاهر می شود.
گیره های چارنلی: ( اسم جمع ) گیره های فلزی که از طریق استخوان به میله ای متصل می شوند تا آن را محکم نگه دارند.
سه گانه شارکو: ( اسم ) سه علامت مولتیپل اسکلروزیس ː حرکت سریع چشم، لرزش و گفتارپویش
مفصل شارکو: ( اسم ) مفصلی که بدشکل می شود، زیرا زمانی که اعصاب توسط سیفلیس، دیابت یا جذام آسیب دیده باشد، بیمار نمی تواند در آن احساس درد کند.
شانکر: ( اسم ) زخم روی لب، آلت تناسلی یا پلک که اولین علامت سیفلیس است.