پیشنهاد‌های محمدرضا سلطانی زرندی (١٠,٠٤٤)

سندرم داون: ( اسم ) وضعیتی به دلیل وجود یک نسخه اضافی از کروموزوم 21، که در آن نوزادی با چشم های مایل، صورت گشاد، مشکلات گفتاری و معمولاً درجاتی از م ...

رحم مضاعف: ( اسم ) حالتی که در آن رحم توسط غشایی به دو قسمت تقسیم می شود.

کارآزمایی تصادفی کنترل شده دوسوکور: ( اسم ) کارآزمایی مورد استفاده برای آزمایش درمان های جدید که در آن بیماران به طور تصادفی در گروه درمان یا گروه کن ...

پرتوسنج: ( اسم ) ابزاری که میزان اشعه ایکس یا سایر تشعشعات دریافتی را اندازه گیری می کند.

پشتی شکمی: ( صفت ) مربوط به هم جلو و هم پشت بدن

مهره های پشتی/ سینه ای: ( اسم جمع ) دوازده مهره در پشت بین مهره های گردنی و مهره های کمری

عمل دونالد فاترگیل: ( اسم ) عمل بستن گردن مهبل

رزرو دومینو: ( اسم ) ترتیبی برای زایمان نوزاد که در آن نوزاد توسط ماما در بیمارستان به دنیا می آید و مادر و کودک بلافاصله پس از آن به خانه بازمی گردن ...

دردسنجی: ( اسم ) اندازه گیری درد

( اسم ) درد

درازسرى: ( اسم ) وضعیت شخصی که دارای جمجمه بلندتر از حد معمول است، اندازه گیری عرض جمجمه کمتر از 75٪ طول سر از جلو به عقب است.

باسیل دودرلین: ( اسم ) باکتری که معمولاً در واژن یافت می شود.

مرده به هنگام ورود: برای مواردی به کار می رود که بیمار به هنگام ورود یا هنگام پذیرفتن ( در بیمارستان ) مرده باشد.

اثر انگشت ژنتیکی/ DNA: ( اسم ) الگوی توالی مواد ژنتیکی منحصر به فرد برای یک شخص.

لوپوس اریتماتوز سیستمیک/ منتشره: ( اسم ) یکی از چندین بیماری کلاژن که شکلی از لوپوس است و در آن لکه های قرمز روی پوست ایجاد می شود و در سراسر بدن پخش ...

دو تخمکی: ( صفت ) ایجاد شده از دو تخمک بارورشده جداگانه

گشاد کننده: ( اسم ) ابزار جراحی که برای گشاد کردن یک گذرگاه در بدن استفاده می شود

دیورتیکول/ واگراهه: ( اسم ) کیسه یا کیسه کوچکی که در دیواره روده یا اندام دیگری ایجاد می شود.

بیماری دیورتیکولی: ( اسم ) بیماری روده بزرگ که در آن، کولون ضخیم می شود و دیورتیکول ها در دیواره ها ایجاد می شوند و باعث درد در قسمت پایین شکم می شون ...

لوچی واگرا: ( اسم ) حالتی که در آن هر دو چشم فرد از بینی دور می شود.

انشعاب: ( اسم ) 1. جدا شدن به شاخه های گسترده 2. نقطه ای که سازه در آن دوشاخه یا تقسیم می شود.

پرمژه ای: ( اسم ) وجود مژه های اضافی که گاهی روی غدد میبومین رشد می کنند.

بینایی سنج توزیع کننده: ( اسم ) کسی که عینک را می سازد و می فروشد اما چشم را ارزیابی نمی کند.

اختلال در عملکرد قلب/ سندروم داکوستا/ روان رنجوری قلبی : ( اسم ) حالتی که در آن کسی تپش قلب، تنگی نفس و سرگیجه ناشی از تلاش یا نگرانی دارد.

اختلال در عملکرد قلب/ سندروم داکوستا/ : ( اسم ) حالتی که در آن کسی تپش قلب، تنگی نفس و سرگیجه ناشی از تلاش یا نگرانی دارد.

اختلال در عملکرد قلب: ( اسم ) حالتی که در آن کسی تپش قلب، تنگی نفس و سرگیجه ناشی از تلاش یا نگرانی دارد.

دفع حشرات: ( اسم ) زدودن حشرات یا آفات دیگر از مکان، شخص یا حیوان

برنامه ریزی ترخیص: ( اسم ) کار تهیه برنامه ای برای زمانی که بیمار، بیمارستان را ترک می کند تا در خانه زندگی کند.

بنیاد زندگی معلولان: ( اسم ) موسسه خیریه ای که هدف آن کمک به معلولان برای زندگی مستقل است.

شبه دیفتری: ( صفت ) مربوط به باکتری مشابه با باکتری دیفتری

مفصل بین انگشتی انتهایی ( اسم ) : مفصل دورترین نقطه اتصال انگشت دست یا پا

عضله گشاد کننده مردمک : ( اسم ) عضله ای در عنبیه که عنبیه را به عقب می کشد و بنابراین مردمک را گشاد می کند.

اتساع و کورتاژ: ( اسم ) عمل جراحی برای تراشیدن داخل رحم برای گرفتن نمونه بافت یا برداشتن محصولات سقط جنین

دیجیتالیس/ دیژیتالین: ( اسم ) دارویی مشتق شده از برگ های 'گل انگشتانه، که در دوزهای کوچک برای درمان بیماری های قلبی استفاده می شود.

تشخیص افتراقی: ( اسم ) شناسایی یک بیماری از تعدادی بیماری مشابه دیگر با مقایسه دامنه نشانه های هر یک.

برگه رژیم غذایی: ( اسم ) فهرستی از پیشنهادات برای مقادیر و انواع غذایی که به کسی داده می شود تا دنبال کند.

بحران دیتل: ( اسم ) انسداد دردناک حالب، که باعث فشار برگشتی روی کلیه می شود و پر از ادرار و متورم می گردد.

دیسفالی: ( اسم ) جنین دو سر

تله گرمادرمانی: ( اسم ) تله ای که با الکترود گرم می شود و بافت را می سوزاند.

سوزن گرمادرمانی: ( اسم ) سوزنی که در گرمادرمانی جراحی استفاده می شود.

گرمادرمانی: ( اسم ) استفاده از جریان الکتریکی با فرکانس بالا برای تولید گرما در بافت بدن.

دیاستولیک: ( صفت ) مربوط به دورۀ انبساط قلب

فراخ ایستی: ( اسم ) 1. فضای غیرعادی گسترده بین دندانهای مجاور 2. شکاف غیرمعمول در هر عضو یا عضو بدن

دیاستاز: ( اسم ) آنزیمی که نشاسته را می شکند و به قند تبدیل می کند.

دیافیزیت: ( اسم ) التهاب دیافیز که اغلب با بیماری روماتیسمی همراه است

مرکز تشخیصی و درمانی: ( اسم ) یک مرکز عمدتاً برای جراحی روزانه یا اقامت کوتاه مدت، که در آن می توان طیف وسیعی از جراحی های برنامه ریزی شده مانند تعوی ...

دیادوکوکینزیس: ( اسم ) توانایی طبیعی برای باعث شدن عضلات جهت به حرکت درآوردن اندامها در جهات مخالف

دیافیز: ( اسم ) قسمت مرکزی بلند یک استخوان دراز.

دیالیز کلیوی: ( اسم ) روشی برای حفظ مصنوعی تعادل شیمیایی خون در صورت از کار افتادن کلیه ها یا فرآیند استفاده از این روش.

دیاکلازی: ( اسم ) شکستگی ایجاد شده توسط جراح برای ترمیم شکستگی قبلی که بد جوش خورده است یا برای اصلاح یک بدشکلی